Skip to main content

جناب پیروز گرامی،

جناب پیروز گرامی،
کاوه جویا

جناب پیروز گرامی،
برخلاف تصورات شما، گذشت زمان هرگز علت بی اعتبار شدن یک پیمان بین المللی نیست. پیمان بین المللی اصولاً قراری همیشگی است، مگر آنکه در خود پیمان مدت محدودی برای آن قید شده باشد. چنین قیدی در پیمان دوستی 1921 ایران و شوروی وجود ندارد. از سویی پیدایش یا سرنگونی حکومت ها و امپراتوری ها هم، که شما از آن یاد کرده اید، سبب بی اعتباری پیمان بین المللی نمی شوند. کنوانسیون 1969 وین درباره ی حقوق معاهدات با تأکید بر لزوم پایبندی کشورهای طرف یک پیمان بین المللی به تعهدات ناشی از آن پیمان(ماده 26 کنوانسیون 1969) ، تنها رویدادهایی را موجب پایان یک پیمان دانسته است که اجرای پیمان را ناممکن سازند یا به تغییری بنیادین انجامیده باشند، به گونه ای که علت عقد پیمان را از میان برده یا اندازه ی تعهدات را به گونه ای بنیادین دگرگون کرده باشند(مواد 61 و 62 کنوانسیون 1969). فروپاشی شوروی پیشین و

برآمدن کشورهای تازه ای از آن هرگز جزو موارد پایان پیمان و موجب بی اعتباری پیمان های شوروی پیشین با دیگر کشورها نیست. اصل جانشینی کشورها (succession of states)، که اصلی مسلم در حقوق بین الملل امروز می باشد، چنانکه در نوشتار بالا هم آمده است، "به روشنی مقرر کرده است که کشورهای نوبنیاد حاصل از تجزیه ی یک کشور به تمامی تکالیف و تعهدات کشور تجزیه شده پایبند می باشند و از جمله ملزم هستند مرزهای سرزمینی کشور تجزیه شده با کشورهای همسایه ی آن را رعایت کنند". خود کشورهای روسیه، قزاقستان، آذربایجان و ترکمنستان نیز در اعلامیه ی 1991 "آلما آتا" پایبندی خود را به تعهدات بین المللی ناشی از پیمان های کشور شوروی به صراحت اعلام نموده اند. از این رو آنچه که شما "زیر و رو شدن دنیا" نامیده اید، کمترین اثری در اعتبار پیمان دوستی 1921 ایران و شوروی و سهم 50 درصدی ایران از دریاچه ی مازندران ندارد.
کنوانسیون 1969 وین درباره ی حقوق معاهدات: https://treaties.un.org/doc/publication/unts/volume%201155/volume-1155-i-18232-english.pdf

کنوانسیون 1978 وین درباره ی جانشینی کشورها:
http://legal.un.org/ilc/texts/instruments/english/conventions/3_2_1978.pdf