Skip to main content

سلام جناب سعید امیر؛

سلام جناب سعید امیر؛
بهنام چنگائی
عنوان مقاله:
گناه ماست نه کلاشان شیخی و شاهی

سلام جناب سعید امیر؛
از شما بخاطر این سبک گفتمان دوستانه تان قدردانی می کنم.

نوشته اید: مگر نه اینکه از.شاه سخن درمیان است.خوب.بنده هم ازهمین شاه دارم میگویم ضمن اینکه اینبار داستان متفاوت است.اینبارهمین شاه در میان مخالفین رژیم قرار دارد .اینبارشاه وشیخ کنارهم نیستند.

ببینید دوست گرامی!
همانگونه که در پانویس پیشین نوشتم هدف این مقاله پافشاری بر نشان دادن اراده خودمحور و تاکید بر منافع فرد در برابر خاستگاه اراده، خرد و منافع جمعی طبقاتی و همچنین الزام زدودن خلاء موجود فرهنگی سنتی آن و رهبر پروری ست که پیوسته در طول تاریخ مورد بهره برداری زیرکانه و بی شرمانه قاجاری ها، پهلوی ها و ملاها و مکلاهای آخوندصفت قرارگرفته است.

بنابرین تناقض موجود ما با نظام ها در ایران بیشتر گره اش با ساختارهای جدا از پایگاه و خاستگاه طبقاتی کارگری زحمتکشی مردمی ست و نه افراد بد و خوب این یا آنگونه!

جامعه طبقاتی، بجان آمده و آشفته ی ما بشدت ناهمگون بوده و مانده، و تاکنون حق و سهم زندگی اکثریت قریب به اتفاق آنها که نیروهای مفید تولیدگر و خدماتی و زحمتکشی هستند (( کارمردان یدی و فکری)) هیچگاه با بخش ناچیزی مفتخور و بیکار و بی عاری از قلدران شاهی شیخی و باجگیران و کاسه لیسان آنها بسیار نا همخوان که نه اصلا، وجودخارجی نداشته است؛ نا چه رسد به برابر!؟ اینجا تفاوت زندگی همچون (( کاه مردم کار با کوه انگل های شاهی و شیخی و سرمایه سالاران است )) و همین نابرابری هولناک به تضادِ توامان سازش ناپذیر می انجامد، همچنان از شاه به شیخ به ارث رسید؛ و جنگ دادخواهی و حقخوری و غارتگر ستیزی ما ادامه دارد. پس فراموش نباید کرد که آن جنگ کار علیه سرمایه در اعماق فقر و بیکاری و ستم ها برمارفته جز ضایعه های فرهنگ شاهی و شیخی و ساختار بهره کشی سرمایه سالارانه نیست که در این دهه ها بمراتب پابرجا و بشدت ستیزبرانگیز تر شده و می باشد.

در نتیجه در راس این دستگاه های جدا از مردمی و منافع کارگری هرکسی بنشیند، حالا هرکه می خواهدباشد تفاوتی ندارد، از آن سیستم فردی در برابر منافع جمعی همان بیرون خواهدزد که ما بارهای بار از نظام های شاهی و شیخی انگل و الدنگ با پوست و استخوان خردشده ی خویش تجربه کرده ایم.
ظرف چند روزه گذشته کارگران نیشکر در هفت تپه دست به ابتکار تشکل شورائی زده اند و این آغاز بسیار امیدبخشی می باشد. باسپاس