Skip to main content

جناب لاچین گرامی،

جناب لاچین گرامی،
کاوه جویا
عنوان مقاله:
چرا ایران را دوست دارم؟

جناب لاچین گرامی،
از آنجا که مطالب بی پایه ای درباره ی تاریخ ایران و جهان نوشته اید،بی آنکه منبعی برای آنها بیاورید، یادآوری می کنم:
1 ـ انکار شکوهمندی بنای تخت جمشید و به آتش کشیدن آن به فرمان اسکندر مقدونی، انکار واقعیتی تاریخی است که بسیاری از تاریخ نویسان نامدار ایرانی و غربی، از جمله ابوریحان بیرونی، پلوتارک، ژرژ راده،... از آن به تفصیل نوشته اند و کاوش های باستان شناسی این واقعیت ها را به روشنی گواهی کرده اند.
2 ـ از آنجا که از «آیین چنگیز خان» سخن گفته و خواسته اید این جنایت‍‍کار بزرگ تاریخ و نابودگر تمدن را «الگو»ی سیاسی معرفی کنید، تنها به ذکر یکی از بندهای "یاسا"ی چنگیزی بسنده می کنم تا بدانید چه جانور وحشی ای را به عنوان "الگو" برگزیده اید:
بند 32 یاسا "مجموعه مقررات فرمان داده شده"ی چنگیز خان:
در آغاز هر سال همه ی مردم باید دختران خود را به خان تقدیم کنند تا خان

از میان آنان کسانی را برای خود و فرزندانش برگزیند!
در دیگر بندهای یاسا و بیشتر از آن در رفتار چنگیز و لشکر وحشی او نیز نشانه های رذالت و ددمنشی به فراوانی موج می زند.
رفتار و مقررات وحشیانه ی چنگیز خان و لشکر او در همان زمان (سده ی 13 میلادی) نیز از عرف سرزمین های گرفته شده به دست او بسیار عقب مانده تر و ددمنشانه تر بود.
آیا بازهم مایلید به "الگو"ی خود افتخار کرده، دروغ ببافید؟!
اینکه کسی برای فرونشاندن کینه ی ایرانستیزانه ی خود به هر نادرستی و گزافه گویی ای دست اندازد، تنها خود آن گوینده را بی اعتبارتر می سازد.