Skip to main content

دوستان،

دوستان،
Anonymous
عنوان مقاله:
چرا ایران را دوست دارم

دوستان،
شاید شما هم داستان شیر و خر را که نویسنده روس نوشته خوانده باشید. فشرده این داستان را که مترجم گرامی جناب سروش حبیبی در کتاب ابله از داستایوسکی آوردهه برایتان بازگو میکنم.
شیر سلطان جنگل پیر و رنجور شد چنان که جانوران جنگل ظلم های گذشته او را تلافی می کردند و هر یک به فراخور توانایی، یکی با شاخ و یکی با چنگال یا با دندان به جانش می افتند. خر نیز سینه پیش داد و پیدا بود که می خواهد از دیگران عقب نماند و در فکر بود که دردناک ترین موضع شیر را پیدا کند. شیر روی به خدا می آورد که خدایا این زاری را به من مپسند که از خر هم لگد بخورم و خودت هر چه زودتر جانم را بگیر.