Skip to main content

-تا جایی که در رسانه ها گفته

-تا جایی که در رسانه ها گفته
آ. ائلیار

در مورد نظر Tahir Edebili
که در فیس بوک نوشته، و در زیر نوشته «بیژن هیرمن پور به افسانه ها پیوست»،
در سایت ایران گلوبال، قرار گرفته است:

-تا جایی که در رسانه ها گفته و نوشته اند، روشن است، در شرایط حاکمیت اختناق اسلامی برجامعه، فعالان سیاسی به همدیگر کمک میکردند که به دست حکومت نیافتند و از ایران خارج شوند. در آن وضعیت، کردها، چپها، مجاهدین و...، برای نجات جان فعالان، به یکدیگر یاری می نمودند.

-ولی،حکومت، هرکسی را که میگرفت و خواسته بود « فقط و فقط از"کمک"یک سازمان،جهت نجات از دستگیری، بهرمند شود »، به«اتهام همکاری با آن سازمان» محکوم و مجازات میکرد. که کارش از نظر حقوقی،از همه جهات،خلاف است. و خلاف تر اینکه حکومت خودش «گروه فرار ساوامایی»،« به نام این یا آن سازمان، تشکیل میداد، و فراریان را به دام می انداخت. و به اتهام همکاری مجازات میکرد. این دیگر ددمنشی تر و آبرو ریز تر بود.
( همچنانکه اکنون هم علاوه برآن، گروه های قلمزنان و کامنت نویسان و تبلیغاتچی های ساوامایی، ...ساخته و روانه ی بازار رسانه ها میکند)؛ غافل از اینکه « تضاد جامعه و حکومت» دیگر جایی برای این بازیها نگذاشته است.

- آنچه بانو غلامی در مورد«آزادی و برابری حقوقی و عدالت و صلح» نوشته اند،نه مختص زنده یاد بیژن است و نه مختص سوسیالیسم و مارکسیسم. هر انسانی که برای این ارزشها تلاش کرده و مصیبت متحمل شده است، شریک این آمال انسانی ست.
-Tahir Edebili مانند قاضی محکمه « اتهام همکاری» مطرح کرده، و « سالها زندانی شدن» را مثل حکومت « دلیل» بر همکاری آورده است. بدون اینکه به « اعمال خلاف قانون» دولت اسلامی اشاره کند. و نتیجه گرفته که راه و نظر نویسنده، خلاف آرمان بیژن بوده، در حالیکه آنچه متضاد با راه و زندگی بیژن است، عملاً ، همین صحه گذاشتن، بر « اعمال خلاف حکومت» است. و ندیدن « روند تغییرات اندیشه یی افراد».

-در سوگ یک انسان عدالت خواه هر انسانی می تواند خود را سوگوار بداند و این در قروق کسی نیست.
- در باره سوسیالیسم نیز هر کس می تواند تجربه خود را بیان کند از جمله نویسنده مطلب.
-آنچه « در مورد نویسنده مطلب ادعا» شده، مستدل نیست. به نظر میرسد فقط « برای خالی نبودن عریضه» است.
اگر سخن مستدلی دارند بفرمایند.

کامنت نویس مذکور، با اشاره به «اتهام»شاعره و فعال حقوق بشری بانو غلامی، در رابطه با مجاهدین، خواسته،
به روش شناخته شده، فعالیت ایشان را نفی کرده، و غیر مستقیماً برای حکومت « اعتبار» کسب کند؛ اعتباری که دارد پیش مردم به صفر میرسد. هدف اصلی جناب کامنت نویس، نفی تلاشهای آزادیخواهانه این بانوی مدافع حقوق بشر است، که چون خاری در چشم اختناق فرو میرود.