Skip to main content

جناب ائلیار,

جناب ائلیار,
peerooz

جناب ائلیار,
ما تقریبا همان حرف را میزنیم با مفهوم مختلف از کلمات. این « رهبران جهان» « خواص» نیستند آنها نوکران موقت "خواص"ی هستند که صاحب زر و زورند. شاید مثال عددی این قضییه را روشن کند.
پس از جنگ جهانی دوم, آمریکا که از صدمات جنگ دور بود با موقعییت اقتصادی استثنائی, قدرت برتر جهان شد ولی در جهان, هنوز چپ صاحب اعتبار و قدرت فراوان بود. همین قدرت چپ بود که پس از بحران مالی ۱۹۲۹, پرزیدنت روزولت را مجبور به اجرای برنامه های رفاهی نمود و خانم روزولت پس از جنگ, پرچمدار منشور جهانی حقوق بشر گردید. در دنباله آن پرزیدنت جانسون که احمقانه خود را گرفتار جنگ ویتنام کرده بود برنامه های مهم رفاه اجتماعی را ادامه داد. پس از آن دوران افول چپ و صعود راست شروع و تمام روسای جمهور آمریکا در جلی و خفی نوکر سرمایه شدند. این وضع ادامه یافت تا آنکه بسیاری از "عوام" در شب انتخاب اوباما از شوق ریاست جمهوری

یک سیاه پوست, علنا در خیابان ها گریه میکردند. هشت سال بعد به آنها معلوم شد که کلاه گشادی سر آنها رفته و "رحمت به کفن دزد های قبلی". نتیجتا دوسال پیش "عوام" باز دستی از آستین برآوردند که "این مباد, آن باد" و گروهی از آنها از قبول پول "خواص", سرباز زدند و دنبال پیرمردی با رقیق ترین برنامه های "سوسیالیستی" را گرفتند. با خیانت کمیته مرکزی حزب دمکرات و حمایت مغز شسته گان نیمی دیگر از "عوام", ترامپ رییس جمهور شد. این تنها و مهمترین "تشکل مدنی" در ۵۰ - ۴۰ سال اخیر آمریکا بود که حتی در صورت موفقیت, "خواص" بقدری چوب لای چرخ او می گذاردند که "از گفته پشیمان میشد". این اقدامات, روزنه امیدی ست که هنوز ما را امیدوار میکند ولی در اکثر نقاط دنیا " این کیمیای خون انسان ها هنوز خدایی میکند". این خدا بسیار قدرتمند است و "تشکلات مدنی" باید با این غول در افتند که من به اندازه شما به آن امیدوار نیستم و بیشتر امیدوارم که "فواره چون بلند شود سرنگون شود". خیر پیش.