بیش از هفتاد سال است که جریان چپ سخن از خلقهای تحت ستم و کثیر الملله بودن ایران میکند .این نظریه خانمان برانداز چپ دلیلی شد تا در آذربایجان و کردستان دو گروه بیگانه پرست کشور را به جدایی وتجزیه بکشانند .
هنوز حزب توده در ایران تحت عنوان خلق های تحت ستم از فرقه تجزیه طلب پیشه وری دفاع میکند وهر ساله بمناسبت روز ۲۱ آذر اعلامیه ای به دفاع از تجزیه طلبی صادر میکند .به پیروی از این سیاست حزبی سازمان فداییان خلق خواست تجزیه طلبی از ایران را در کنگره خود را به رای گذاشت که با درصد بسیار کمی رد شد.نطفه تجزیه طلبی و کشتار در خوزستان را باید در دیگاه چپ و سیاست خارجی بیگانه جستجو کرد .
اضافه بر سیاست ایران ستیزی تجزیه طلبان باید سیاست ایران برباد ده نظام اسلامی را در نظر داشت که بجای دفاع از منافع ملی ثروتهای ملی را قربانی خرافات دینی و گروه زالو صفت وعربتباران آخوند کرده است.
بیش از هفتاد سال است که
بیش از هفتاد سال است که
Anonymous
عنوان مقاله:
نظریه خلقهای تحت ستم و ترور اهواز
تجزیه طلبی و خشونت و گرایش به جنگ و ویرانی و گردن نهادن به باور های ضد ملی را میتوان در انبوه اعضا و هواداران وفداییان سازمانهای سیاسی به روشنی دید.نگاهی به کارنامه مجاهدین خلق نشان میدهد که باور های دینی ونه میهن پرستی اساس وکارپایه سازمان است .هیچ میهن پرستی حاضر به همکاری با دشمن نخواهد شد ولی مجاهدین با همکاری صدام ضربات سختی به کشور ما وارد کردند وتوجیه این سیاست با الهام از اسلام و تاریخ شیعه بود .فرهنگ میهن دوستی ومیهن پرستی از سوی چپ با پوزخند وبر چسب میهن بورژوایی و لیبرالی به درون نسل جوان برده شد که نتیجه آن همان حکومت آخوندی شد .دشمنی آشکار با بختیار و بازرگان ودفاع از مفت خواران آخوند راه را برای حکومت کنونی وترور های حزب دمکرات کردستان و ترکمن صحرا و اکنون اهواز هموار کرده است..