Skip to main content

این آقای حسین آقایی که

این آقای حسین آقایی که
آشچی
عنوان مقاله:
دوراهی اردوغان در پرونده خاشقجی: بحران در روابط ترکیه و عربستان؟

این آقای حسین آقایی که نویسنده مقاله هست معلومه که اصلا اردوغان رو نمی شناسه. اردوغان دو راهی و سه راهی نداره، اردوغان یک راه داره و مطمئن هستم اصلا به راه دوم فکر هم نکرده. یعنی، اگه بن سلمان پول چربی در اختیار اردوغان قرار بده، حالا چه به صورت نقدی، چه بصورت سرمایه گذاری، پرونده سه سوته مختومه اعلام میشه. در غیر این صورت اردوغان آبرو واسه بن سلمان نمیذاره. همین! من حاضرم شرط ببندم که این جوریه و نیازی به این همه طویل نویسی نبود.
ترکیه چیزی حدود 250 میلیارد دلار بدهی خارجی و با بدهی داخلی، مجموعا حدود 400 میلیارد دلار بدهی داره. اقتصاد ترکیه به شدت تحت فشاره تا جایی که هر آن ممکنه دولت مجبور به مراجعه به بانک جهانی و صندوق بین المللی پول بشه. این چیزی نیست که مطلوب اردوغان باشه. چرا که در این صورت کنترلش رو بر اقتصاد ترکیه از دست میده و مجبور میشه سیاستهای بانک جهانی رو اجرا بکنه.

یعنی، ریخت و پاشها، قصر سازیها، مهمانیهای عجیب و غریب در بئش تپه با پول ملت، خریدن هواپیماهای خصوصی بلااستفاده، نذر کردن پروژه های چرب و چیلی بین دوستان و گرفتن کمیسیونهای کلان، پروژه های بی ثمر به لحاظ اقتصاد مملکت و پر ثمر به لحاظ جیب جناب اردوغان و دوستان، بذل و بخششهای بی حساب و کتاب در زمان انتخابات، پرداخت هزینه های کلان تبلیغات انتخاباتی از خزانه مملکت و غیره و غیره تعطیل میشه. سیاستهای رفاهی دولت به شدت محدود میشه و این باعث نارضایتی بخش بزرگی از رای دهندگان میشه.
یک مثال از پروژه های بسیار هزینه زا و بدون توجیه اقتصادی، پروژه کانال استانبول هست که براورد اولیه اش 30 میلیارد دلاره. هدف اینه که کانالی به موازات بسفر حفر بشه و تردد کشتیها فقط به این کانال محدود بشه. تنها توجیهی هم که برای این پروژه آورده میشه حوادث بسیار نادر در بسفر هست (مثل برخورد کشتی با ویلای مردم. اما این حوادث بسیار نادر هستند). ولی اولا، طبق قوانین کشتی رانی بین المللی، کسی نمیتونه کشتیها رو مجبور بکنه از بسفر که عبور از اون تقریبا مجانیه عبور نکنن و از کانال استانبولی عبور بکنن که عبور ازش بسیار پر هزینه خواهد بود. ثانیا، عرض کانال استانبول بسیار کمتر از بسفر خواهد بود و در نتیجه خطر عبور از اون بسیار بیشتر خواهد بود. اما چرا اصرار هست که در این شرایط سخت اقتصادی این پروژه عملیانی بشه؟ دلیلش اینه که اولا تو این جور پروژه های عمرانی بخور بخور خوبی راه میفته. ثانیا، حضرات آقایون مفت و مجانی زمینهای در حال حاضر بی ارزش اطراف کانال رو خریداری کردن و قراره اونجا ویلاسازی بکنن و به قیمت خون باباشون بفروشن. یک نمونه قبلی، پل سوم روی بسفر به نام پل سلطان سلیم هست. این پل بسیار ضررده هست چون عبور از روی اون حدودا 100 لیر برای وسیله عبوری آب میخوره. اما موضوع اینه که دولت به سرمایه گذار پروژه در مورد تعداد خودروی عبوری ضمانت داده. بنابراین، هر ماه از جیب مردم جریمه ضرر سرمایه گذار رو پرداخت میکنه چون تعداد خودروی عبوری حتی نصف مقدار پیش بینی شده هم نیست. این سیاستهای آک پارتی در 17 سال گذشته که به سیاست بتن معروف شده، هر جور تولید داخلی رو در ترکیه بسیار محدود کرده چون اساسا سرمایه گذاری در تولید انجام نشده. صنعت کفش سازی به شدت آسیب دیده. کشاورزی کاملا ورشکسته شده تا جایی که ترکیه ای که زمانی یکی از 8 کشور خودکفا در تولیدات کشاورزی بود امروز از تمام نقاط دنیا واردات داره. مثلا از چین لوبیا، از ایران هندوانه و پیاز، از اسرائیل تخم گوجه فرنگی، از برزیل احشام و از بلغارستان کاه! وارد میکنه. اکثر کارخانجاتی که در زمان آتاتورک و بعد از اون ساخته شده بود فروخته شده. کارخانجات و شرکتهای عظیمی مثل توپراش، تورک تله کوم، کارخانه های سیگار و این اواخر تقریبا تمام کارخانجات شکر. اما امروز دریا خشک شده و چیزی برای فروش باقی نمونده. علاوه بر اینکه به سبب سیاستهای پولی در شطح جهان، به ویژه سیاستهای ملی گرایانه ترامپ، استقراض هم بسیار سخت شده. باز علاوه بر اون، اعتبار جهانی ترکیه به سبب رتبه بندی ثبات اقتصادی افول کرده و استقراض رو باز هم سختتر کرده و خلاصه اینه که ترکیه به سرعت داره به سمت یک بحران اقتصادی عظیم پیش میره. دقیقا هم به همین خاطر هست که دولت ترکیه شرایط گرفتن شهروندی ترکیه رو تسهیل کرد و از سرمایه گذاری 1 میلیون دلاری به 250 هزار دلار کاهش داد.