Skip to main content

اخیرا مد شده بعضی ها در

اخیرا مد شده بعضی ها در
Anonymous

اخیرا مد شده بعضی ها در کامنتهایشان مدام از هگل، نیچه و هایده گر مثال می آورند، تا به خیال خودشان در انظار عمومی سوادشان را نشان دهند، در صورتیکه حتا مثالهائی که میاورند نشان میدهد، که با آثار چنین کسانی سر و کار نداشته اند. کسی که برای مثال از هگل مثال میآورد باید از ایشان پرسید: از کدام اثر هگل صحبت میکند؟ کدام آثار هگل را خوانده است؟ آیا میتواند اسم کتاب و شماره صفحه آنرا که آن مثال در آن درج شده است را عینن در اختیار خوانندگان قرار دهد؟ در ضمن کسی که از هگل مثال میآورد، آثار هگل را به چه زبانی مطالعه میکند؟
چندی پیش به نقل از انستیتوی پارلمان اروپا میزان مطالعه ملل مختلف که در اخبار سراسری اروپا نیزجای گرفت مشخص شد. میزان مطالعه ایرانی ها بین (سه، تا پنج دقیقه) ذکر شده بود! البته این میزان در قیاس با جامعه اروپائی مثل فرانسه، انگلیس، آلمان و کشور های اسکاندیناوی که میانگین مطالعه

روزانه آنها بین (دو تا سه ساعت) است، قابل مقایسه نیست! این آمار نشان میدهد که تقریبا نود در صد ایرانیها اهل مطالعه نیستند. در واقع با کتاب بیگانه اند! ایرانیها اگر بطور متوسط روزی پنج دقیقه مطالعه میکنند، آنهم آگهی فروشگاهها را میخوانند که ببینند در کدام فروشگاه مواد خوراکی و گوشت ارزان گیرشان میآید! البته جوامع اروپائی از بی مطالعه گی بخش بزرگی از ایرانیان، آگاهند.
اما همین ایرانیها که اغلب خود را ابر مرد سواد و فیلسوفان دوران می انگارند، متاسفانه در روده دارازی های روزمره به همه چیز نظر میدهند، بی آنکه کوچکترین تخصصی در آن خصوص داشته باشند.
یکی از این افراد علی شریعتی بود که بدروغ لقب دکتر یدک میکشید! کسی که او را از نزدیک میشناخت میگفت به چه زبانی تز دکترا نوشته بود؟ علی شریعتی که بازیچه دست این و آن بود! کسی که با هجویات و خرافاتش جامعه نکبت زده ایرانیت را به ابتذال کشید!
نمونه دیگرش اشخاصی مثل آقای طبری بود که لقب فیلسوف بوی داده بودند.
بعد معلوم شده که در چک اسلواکی سابق گوینده رادیو بوده است. آنهم بفارسی! اما کسی نپرسید شما که به این آقا فیلسوف خطاب میکنند، کدام آثار فلسفی را نوشته است؟ در کدام جوامع علمی آثارش تدریس میشود؟ با تاسف دروغ و گنده گوئی یکی از مشخصات بارز جامعه ایرانیت است.
کسانیکه کوچکترین اطلاعی از جوامع فلسفی اروپا داشته باشند بخوبی میدانند که بدون فیلسوفانی مثل سقراط...، مارکس، انگلس، جانلاک...، فویاباخ، اسپینوزا... و امثالم، که حیات و عمر خویش را صرف مبارزه برای آزادی و رهائی بشریت نمودند، امتیازات اجتماعی، رفاه و آزادی فردی خود را از دست داده سالها در تبعید و حسرت و تنگدستی روزگار گذرانده حتا به مرگ محکوم شدند، بدون چنین فیلسوفان بشر دوست، روشنگر، بی باک و انقلابی، مردم اروپا هنوز هم در عصر 21 در خرافات و جهالت مذهبی بسر میبردند.
کسی که در نوشته هایش مدام از کانت، نیچه و مخصوصا از "هگل" مثال می آورد، هر گاه بدرستی در کنهه تفکر وی تعمق میکرد، از مثال بردن از چنین کسانی مداقه بخرج میداد.
زیرا طرز تفکر کسانی مثل آقای هگل سبب رشد ناسیونالیسم افراطی و نژاد پرستی، همچنین سبب ظهور فاشیسم و ناسیونال سوسیالیسم (نازیها)، در قلب اروپا شد. افکاری که به شروع جنگ جهانی اول و دوم انجامید. نتایج هولناک آن همانطور که بر همگان روشن است حاکم شدن فقر و فلاکت، ویرانی و گرسنگی بر کشورهای اروپائی بود. بیش از هفتاد میلیون انسان کشته و میلیونها نفر قتل عام شدند.