Skip to main content

بهنام جان،

بهنام جان،
آ. ائلیار

بهنام جان،
با توجه به نظریات شما در ادامه میافزایم:
* هر چه از « ائتلاف و اتحاد و جبهه» عملاً تحقق پذیرد « مثبت» است. اما نمی توان روی این کار حساب باز کرد و سیاست گذاری نمود.

*چون « کار رژیم با ائتلاف عملی موقت و تحت اجبار شرایط» ساخته خواهد شد، لازم است نیروهای « چپ و دموکرات» تا حد ممکن «خودشان به هم نزدیک شوند»، تا بتوانند شاید در حضور « رقیب راست» در قدرت سیاسی «شرکت» داشته باشند. با نقش قابل توجه. و همه چیز را به راست نسپارند. اگر هم نتوانند «بهم نزدیک» شوند، نقش آنها در سیاست آینده بسیار ضعیف خواهد بود. یعنی:

1-« سیاست بهم نزدیک شدن نیروهای چپ و دموکرات» نیاز مبرمی ست. لازم است روی این کار سیاست گذاری کرد. هرچند که دستاورد آن کم باشد.

* جامعه خود بخود و بصورت طبیعی، با افزایش آگاهی، به طرف « سازمان یابی افقی» در حرکت است.
این عامل اکنون وجود دارد و به تدریج و در آینده نیز تقویت خواهد شد. چه در بخش اداره امور محلی و چه در بخش کارگری و دموکراسی خواهی و رفع تبعیض.

2- «سیاست تقویت سازمان یابی افقی» نیاز مبرم روز است. لازم است در آن سیاست گذاری کرد.

اکنون تضاد بین حکومت و جامعه مطرح است. در فردا ی پیروزی مشکل بین « خواست و اجرا» پیش خواهد آمد. خواستها از طریق «سازمان یابی افقی» میتواند جهت اجرا تحمیل شود.

- مجلس بعد از پیروزی اگر شرایط مناسب باشد « از نمایندگان نهادهای افقی و عمودی» -هردو- تشکیل خواهد شد. باز پیشبرد سیاست سازمان یابی افقی جامعه را ضروری میسازد.
- با رقیب راست و راست افراطی تنها از طریق « بهم نزدیک شدن نیروهای چپ و دموکرات » و « سازمان یابی افقی جامعه» میتوان رقابت کرد.
-سازمان یابی افقی جامعه و تلاش آن میتواند ذهن نیروهای «چپ و دموکرات» را روشن کرده به هم نزدیک کند.
-اعتراضات جاری در بخش کارگری و دیگر بخشها را من در جهت حرکت به سوی قدرت نهادهای« افقی جامعه» می بینم.

نتیجه: سیاست کلی « همبستگی نیروهای چپ و دموکرات» برای « تحقق سازمان یابی افقی جامعه» یعنی « کار خود کردان و جامعه خود گردان» ، در رقابت با « نیروهای راست و راست افراطی»، جهت تحقق دموکراسی، اداره امور محلی، عدالت اجتماعی، تعمیق دموکراسی، و رفع تبعیضات گوناگون، ضرورتهای مبرم لحظه حاضر است. در کل میتوان گفت این روند کاری « استراتژی و تاکتیک نیروهای چپ و دموکرات» را می تواند تشکیل دهد.
هر گام به پیش، در این جهت لازم و مثبت است. گیرم که دستاورد ها کم باشد.
---
من این مسیر را « خود حکومتی جامعه» نامیده ام. با این مسیر جامعه میتواند از دست « دولت آقا بالا سر، نمایندگان و حکومت سرکوبگر» گام به گام به طریق دموکراتیک رهایی یابد.

فرموله کنم: «کار خود گردان، امور محلی خود گردان، جامعه خود گردان».

خودگردانی اینجا به معنی : سازمان یابی افقی جامعه، و تا حد ممکن شرکت مستقیم افراد در اتخاذ تصمیمات، است؛ با قانونی کردن خواسته ها جهت اجرا.

نهایتاً کاهش و رفع استثمار نیز در این پروسه دموکراتیک و اعمال قدرت افقی جامعه میتواند گام به گام ، با آمادگی شرایط « داخلی و جهانی» تحقق یابد. و روندی ست که در طی دموکراسی و پسا دموکراسی شکل میگیرد و امکان تحقق دارد.