Skip to main content

با دوست سالخورده ای که در

با دوست سالخورده ای که در
Anonymous
عنوان مقاله:
همبستگی با وحید صیادی نصیری

با دوست سالخورده ای که در جریان حمله سال 67 رجوی به ایران فرزند 16ساله خود را از دست داده است ،بر سر اینکه مقصر کیست ،گفتگو میکردم .ایشان می‌گفت مردم مقصر هستند ومن اصرار براینکه نه دین اسلام بنیاد فساد و بی عدالتی و ترویج خرافات است .
می‌گفت تا زمانیکه مردم اگاه نشوند وضع همین است ومن بر این باور هستم که اگاهی درست ولی عملی نیست بلکه مقصر واقعی باور به دین وارداتی عرب ومروجان بی اخلاق دین اسلام هستند.از مرد سالخورده پرسیدم :اگر در سال 57 خود محمد وارد تهران میشد چه اتفاقی روی میداد؟ سکوت .براین باور هستم که اگر محمد وارد میگشت ما با قتل عام مردم روبرو بودیم و محمد وعلی و حسین دمار از مردم در میاوردند
از او پرسیدم یهودان و بت پرستان مکه کجا رفتند ؟ ایامحمد همه را قتل عام نکرد ؟.به او گفتم پسر تو هم به دستور قران وسنت ان عرب شتر چران گشته شد .دین اسلام تا کنون جز نکبت چیزی

برای مردم ایران نداشته است .مرگ وحید در واقع سیلی محکمی به گونه ان شیادی است که به دروغ خود را فرستاده الله میداند و وحیدها با مرگ خود خود را از شر این سرطان بشری رها می‌سازند.
مرد سالخورده با نگاهی به تصویر پسر گفت امروز روز تولد او بود .واشگ در چشمانش جاری شد .