Skip to main content

در دنیای پر تلاطم کنونی، همه

در دنیای پر تلاطم کنونی، همه
Anonymous
عنوان مقاله:
زنده باد سوسیالیسم

در دنیای پر تلاطم کنونی، همه جا سوسیالیسم انقلابی در مقابله با "سوسیالیسم دموکراتیک" قرار دارد . سوسیالیسم یعنی سرنگونی سلطه سرمایه داری و به قدرت رسیدن طبقه کارگر . در تمام جوامع سرمایه داری، بدون استثنا، حاکمیت در دست بورژوازی است . در برخی از کشورهای سرمایه داری، سرمایه داران از طریق انتخابات و پارلمانتاریسم حکومت می کنند و در برخی دیگر از این کشور ها ، رژیم های مدافع نظام سرمایه داری برای تداوم سلطه طبقاتی خود، به زوز و قلدری آشکار، متوسل میشوند. چه در کشور های دموکراتیک بورژوائی وچه در کشورهای سرمایه داری که در آنها ترور و اختناق حاکم است، دیکتاتوری سرمایه داران حاکم به نحوی از انحا بر کارگران و توده های زحمتکش، اعمال میشود. ارتش و پلیس و دستگاه های عریض و طئویل بوروکراسی در تمام کشورهای سرمایه داری از منافع سرمایه داران دفاغ به عمل آورده و توده های زحمتکش را

به اطاعت و سر فرود آوردن به سیادت بورژوازی وا میدارند. حال اگر طبقه کارگر در اتحاد با خیل زحمتکشان، در این یا آن کشور سرمایه داری بخواهد قدرت سیاسی را از دست سرمایه داران حاکم بیرون بیاورد، چاره ای جز این ندارد که با توسل به قهر انقلابی و زور اسلحه، سلطه سرمایه دازان حاکم را بیاندازد. در هیچکدام از کشورهای سرمایه داری، طبقه کارگر از طریق رفرم و اصلاخات و مبارزه آرام پارلمانی نمی تواند قدرت سیاسی را از کف سرمایه داران، بیرون بیاورد. طبقه کارگر برای سرنگون ساختن سلطه سرمایه داران، به قهر و زور و انقلاب احتماعی نیاز دارد . کارل مارکس، 1883-1818 که در دوران سرمایه داری رقابتی زندگی میکرد، چنین می پنداشت که در انگلستان و امریکا که در قرن نوردهم فاقد بوروکراسی و ارتش منظم بودند ، پرولتاریا شاید بتواند بدون توسل به قهر انقلابی، قدرت سیاسی را به دست بیاورد . مارکس، انقلابی و اتدیشمند شهیر ، در سال 1883 وفات یافت . در سال های آخر قرن نوزده و آغاز قرن بیستم ، سرمایه داری رقابتی جای خود را به سرمایه داری انحصاری داد و امپریالیسم به مثابه فاز آخر سرمایه داری، پا به عرصه وجود نهاد . لنین، که کتاب ارزشمندی در زمینه امپریالیسم ، به رشته تحریر در آورده بود ، با بررسی دقیق ماهیت سرمایه داری امپریالیستی، به این نتیجه درست رسید که در دوران امپریالیسم، در تمام کشورهای سرمایه داری حتی در انگلستان و امریکا نیر ، طبقه کارگر برای در چنگ گرفتن قدرت سیاسی و استقرار نظام سوسیالیستی، راهی جز توسل به زور و قهر انقلابی ندارد. این نظریه سنجیده و داهیانه لنین در زمینه انقلابات سوسیالیستی در طول بیش از صد سالی که از ظهور پدیده امپریالیسم می گذرد در موارد مختلف، حقانیت و درستی خود را نشان داده است . طبقه کارگر برای اینکه قدرت سیاسی را به دست آورده و بر استثمار انسان از انسان غلبه پیدا کند ، مجبور است در مبارزه ای سخت و طولانی و پر نشیب و فراز با بورژوازی، از طریق قهر انقلابی، ماشین دولتی بورژوازی را خورد و واژگون ساخته و بر خرابه های نظام سرمایه داری، دولت انقلابی خود را ایجاد کند . از طریق مدارا و مماشات و مبارزه آرام پارلمانی، پرولتاریا هرگز قادر نخواهد بود در هیچکدام از کشور های سرمایه داری و از آنجمله در ایران اسیر چنگال خونین رژیم جمهوری اسلامی، قدرت سیاسی را از دست سرمایه داران حاکم بیرون آورده و به سیادت و آقائی بورژواری خاتمه دهد. تنها کسانی که به سود بورژوازی در اصول و تئوریهای انقلابی جهانشمول مارکس ، لنین و دیگر رهبران طبقه جهانی کارگر ، تجدید نظر به عمل می آورند ، مبلغین و اشاعه دهندگان نظریه نیل به سوسیالیسم و حکومت کارگری از طریق مبارزه آرام پارلمانی میباشند.