Skip to main content

آقای محسن کردی..از اینکه

آقای محسن کردی..از اینکه
lachin

آقای محسن کردی..از اینکه نوشته بودید ..(( چگونگی دخالت در قدرت توسط پادشاه در هنگام نیاز و تضاد آن با ادعای مشروطه خواهان که میگویند پادشاه در حکومت نقشی ندارد. پاسخ:
چنین چیزی نیست. در قانون اساسی مشروطه به پادشاه این امکان داده میشود که هنگامی که در پارلمان همرایی وجود ندارد یا نخست وزیر و پارلمان به بن بست بر میخورند پادشاه برای گذار از بن بست سیاسی فرمان انتخابات تازه را صادر میکند. ))
این جمله شما 100 در صد درست است و من هم این سیستم را در انگلستان به مدت 20 سال تجربه کرده ام. ولی متاسفانه شما زیرکانه یک حقیقتی را (( خود آگاهانه )) فراموش میکنید . پادشاهی که فرمان انتخابات تازه را صادر می کند بایستی از نظر حقوقی هم پادشاه (( قـــــــانـــــــونـــــی )) یک مملکت باشد . اگر پادشاهی مثل رضا میرپنجه معروف به رضا شاه , که با کودتا حکومت را بدست گرفت ,نه تنها حکومت او بلکه حکومت پسرش

هم غیر قانونی بوده و تمام اوامر شاهانه او به اندازه سنگ پای قزوین هم ارزشی ندارد. بخاطر این بی قانونی بودن این پادشاهان است که درست در دقایقی که مملکت لحضات سرنوشت سازی را می گذراند, این پادشاهان اولین کسانی بودند که پا را بجای (( قرار )) بر « فرار » ترجیح داده و از مملکت گریختند. پادشاه (( کنستانتین 10 )) , موقعی که ارتش نازی کشور دانمارک را اشغال کرد, نه تنها از کشورش فرار نکرد بلکه با ملتش ماند و همانطوریکه می گویند , اکثر صبحها سوار بر اسبی میشد و لباسی که ستاره داوود بر آستینش بود, از خیابان های کپنهاگ برای همدردی از یهودیان می گذشت. ولی آقای رضا میر پنجه به مجلس (( شورای ملی )) که دست آورده انقلاب مشروطه بود , طـــــویـــلـــه می گفت..فرق پادشاه با پادشاه در این جاست.....