Skip to main content

جناب سازاخ گرامی؛

جناب سازاخ گرامی؛
بهنام چنگائی
عنوان مقاله:
کودنی شیخ و شاه، برابر راه فردا

جناب سازاخ گرامی؛

دوست من! هیچ انسان آگاه و نوعدوستی نمی تواند و نباید بتواند برابر ((درخواست نان و حق زندگی میلیاردها گرسنه که دست و دل شان تهی ست)) بی تفاوت بماند. این یعنی همگامی با همان ((دمکراسی اقتصادی،))ست.

و از دیگرسو هیچ دردمندی که یکبار ظلم و زور خودکامگان را تجربه کرده باشد بی گمان نمی تواند برابر جور و ستم به نوع انسان تاب و بردباری بیاورد.

من یکی از مدافعان(( اراده و اداره خودمدیریتی، یا سیاست اجتماعی طبقاتی هستم که پیوسته در ایران و جهان مان به بهانه های ناسیونالیستی، فناتیستی، تمامیتخواهی و پانیستی و... مورد سرکوب گردنکشان داخلی و جهانی قرارمی گیرد.

بنابرین دمکراسی واقعی، جز همین مردمسالاری نیست که می باید در برابر دشمنان قلدر و ضدمردمی، و در برابر بهره کشان سرمایه سالارش ایستاد. و بر خودسری سیاسی و بهره کشی یک مشت انگل و مفتخوار زنجیر مردمی زد.

همه ی ما شایسته است راه سیاست و خردجمعی و برابریخواهی نوع انسانی باشبیم. هیچکسی بر دیگری برتریی ندارد.
این سیاست و این اقتصاد را باید آموخت و بکارگرفت تا بشریت به ارامش و دوستی و همزیستی مسالمت آمیزبرسد.
باسپاس