Skip to main content

نویسنده در بخشی از این نوشتار

نویسنده در بخشی از این نوشتار
تبریزی

نویسنده در بخشی از این نوشتار نوشته است: (..... بدون شک زایش حزب چپ ایران - فدائیان خلق از اتحاد سه شاخه متفاوت سازمان های سیاسی چپ ایران بزرگترین دستاورد جنبش چپ ایران در سال گذشته بود! .....)

این سخن نویسنده صد درصد نادرست است! برپائی حزب نوپدید چپ ایران - فدائیان خلق (که باید نام آن را حزب چپ بدنام کن ایران - فدا کنندگان خلق بگذاریم!) یکی دیگر از آسیب های کوبنده ای بودند که اندیشه ای به نام کمونیسم در دوزخی به نام ایران دچارش شد!

شما اگر به پیش نویس ها، منشورها، بیانیه ها، اعلامیه ها، آگهی ها، اطلاعیه ها، پیام ها، قطعنامه ها و ..... که گردانندگان حزب چپ بدنام کن کن ایران - فدا کنندگان خلق گفته و نوشته اند نگاه کنید حتی برای یک بار هم که شده واژه های کمونیسم و کمونیست را نخواهید دید! این دوستان پاک کن به دست گرفته و از همه گفته ها و نوشته هایشان .....

..... واژه های کمونیسم و کمونیست را با دقت صد درصدی پاک کرده اند! دوستان حزب چپ بدنام کن ایران - فدا کنندگان خلق به زبان بی زبانی می گوید که ما از این پس دیگر کمونیست نیستیم و از کمونیست بودن پشیمان شده و از کمونیسم دست کشیده ایم! (اگر کسی دید که این دوستان در گفته ها و نوشته هایشان حتی برای یک بار هم که شده نامی از کمونیسم برده باشند مرا نیز آگاه کند!) چرا؟ چون دوستان ما در حزب چپ بدنام کن ایران - فدا کنندگان خلق راه رویزیونیسم را در پیش گرفته اند!

پرسش: رویزیونیسم چیست؟

پاسخ: دست کشیدن از کمونیسم و رفتن آرام و پیوسته و گام به گام به سوی سرمایه داری رویزیونیسم است! (البته همراه با به کارگیری واژه های شیک و پیک و اتو کشیده و اودکلن زده ای مانند دموکراسی و سوسیالیسم و آزادی و برابری و پیشرفت و اصلاحات و کارگر و دهقان و رنجبر و .....)

گردانندگان حزب چپ بدنام کن ایران - فدا کنندگان خلق از یک سو خود را بازمانده سازمان چریک های فدائی خلق ایران در زمان رژیم پادشاهی می دانند که یک سازمان کمونیستی بود و از سوی دیگر می گویند که از کمونیسم دست کشیده اند و از این پس کمونیسم بی کمونیسم! (قربان برم خدا را / یک بام و دو هوا را !)

دوستان رویزیونیست ما که حزب چپ بدنام کن ایران - فدا کنندگان خلق را درست کرده اند می گویند زنده باد کارگر! اما نمی گویند مرگ بر سرمایه دار چون سرمایه داری را از میان رفتنی نمی دانند و می خواهند با سرمایه داری و سرمایه داران به سازش برسند! دوستان رویزیونیست ما در حزب چپ بدنام کن ایران - فدا کنندگان خلق می گویند زنده باد ماهی سیاه کوچولو! اما برای کشتن مرغ ماهی خوار برنامه ای ندارند و با مرغ ماهی خوار دارند به سازش می رسند چون فرمانروای دریاها مرغ ماهی خوار است و زور مرغ ماهی خوار از ماهی ها بیشتر است! دوستان رویزیونیست ما می گویند زنده باد صمد بهرنگی! اما می گویند خوب شد که صمد در آب خفه شد چون اگر خفه نمی شد برای سخنان چپ بدنام کنی که ما می گوئیم و می نویسیم ما را خفه می کرد!!!

سخن درباره این حزب رویزیونیستی بسیار بیش از اینهاست و در یک یادداشت کوتاه نمی گنجد اما آن چه که شگفت آور است این است که نویسنده این نوشتار در این بخش از تارنمای ایران گلوبال پیدایش حزب رویزیونیست و چپ بدنام کن ایران - فدا کنندگان خلق را برابر با "بزرگترین دستاورد جنبش چپ ایران" می داند!!! روشن نیست چگونه دست کشیدن از کمونیسم و رفتن به راه رویزیونیسم برابر با بزرگترین دستاورد جنبش چپ ایران می تواند باشد؟!