Skip to main content

دوستان گرامی، من بارها گفته

دوستان گرامی، من بارها گفته
تبریزی

دوستان گرامی، من بارها گفته ام که اگر با تجزیه ایران به هفتادهزار کشور مردم ایران خوشبخت خواهند شد من مخالف تجزیه ایران حتی به هفتادهزار کشور هم نیستم اما اگر با تجزیه یک مترمربع از خاک ایران مردم ایران دچار تیره روزی خواهند شد من مخالف تجزیه حتی یک مترمربع از خاک ایران هستم!

آن چه برای سوسیالیست ها، کمونیست ها، چپ گراها و انسان دوستان و هر کسی که مغزش با زهری به نام ناسیونالیسم از کار نیفتاده دارای ارزش است خوشبختی انسان هاست نه خاک پرستی و مرزپرستی ناسیونالیستی! ناسیونالیست ها انسان ها را برای خاک پرستی و مرزپرستی نابود کرده و میلیون ها تن را در این راه به کشتن می دهند اما خردمندان و انسان دوستان و باورمندان به تک میهنی (انترناسیونالیسم) خاک و مرز را ابزارهائی برای زیستن انسان ها می دانند نه بت هائی که باید در برابر آنها به خاک افتاد!

البته چون تجزیه ایران آن هم با .....

..... فلسفه بافی های خنده دار ناسیونالیستی هیچ سودی برای ایرانیان ندارد از این روی من مخالف تجزیه ایران هستم!

دوستان گرامی، بدون توهین به کسی و بدون دشنام و ناسزا و شعر و شعار و زنده باد و مرده باد بیائید باهم بررسی کنیم که چرا در جهان کسانی خواستار تجزیه بخشی از خاک یک کشور می شوند؟ برای نمونه جدائی خواهان ایرانی مانند برخی از پان کردها و پان ترک و پان عرب ها می گویند: "کشور کوچکتر، زندگی بهتر!"

پرسش من از این دوستان که می گویند کشور کوچکتر، زندگی بهتر این است که چرا در آمریکا و کانادا و چین که شش برابر ایران مساحت دارند کسی نمی گوید کشور کوچکتر، زندگی بهتر؟ و چرا هیچکس خواهان تجزیه بخشی از خاک آمریکا و کانادا و چین نیست؟ چرا در استرالیا که پنج برابر ایران مساحت دارد کسی خواهان تجزیه بخشی از خاک استرالیا نیست؟ و چرا در بسیاری از کشورهای دیگری که مساحت آنها بزرگتر از ایران است کسی سخن از تجزیه نمی گوید؟ به دانمارک نگاه کنید، دانمارک کشوری اروپائی است و بخشی از دانمارک سرزمین گرینلند است که بسیار دورتر از دانمارک است و بزرگی آن بیش از پنجاه برابر دانمارک است اما چرا در گرینلند هیچکس خواستار جدائی از دانمارک و برپائی کشور گرینلند نیست؟

پاسخ آن است که هنگامی که در یک کشور رژیمی گندکار و گندخیم و زورگو و ناکارآمد و ستم پیشه فرمانروائی کند کسانی پیدا شده و خواستار جدائی بخشی از خاک آن کشور می شوند و در ارزیابی فراگیر در هیچ کجای جهان و در هیچ کشوری که با خردورزی گردانده شود کسی خواستار جدا شدن بخشی از خاک آن کشور نمی شود!

اکنون که در ایران رژیم گندیده و پوسیده ولایت فقیه از ایران دوزخی بی همتا در جهان ساخته است سخنان فراوانی از جدائی گفته و نوشته می شوند اما اگر سطح زندگی در ایران مانند آمریکا و کانادا و آلمان و ژاپن و حتی ترکیه می بود و رژیمی با اندیشه خردمندانه در ایران کشورداری می کرد آیا باز هم کسی سخن از جدائی می گفت؟ ریشه تجزیه طلبی در ایران کنونی برای آن است که پس از انتحار اسلامی در سال ۱۳۵۷ در سایه نا آگاهی مردمی که می خواستند از زندان آریامهری خود را برهانند اما در دوزخ آخوندی گرفتار شدند رژیمی بر سر کار آمد که با فرهنگ و روش های زمان برده داری و شترچرانی فرمانروائی می کند و اگر در ایران رژیمی بر سر کار بیاید که با خردورزی کشورداری کند کسی سخن از تجزیه نخواهد گفت!

به سخنان آقای جمال پورکریم نگاه کنید که می گوید ایران کشوری جعلی است و لاید به چند کشور تجزیه شود! پرسش من از ایشان این است که چرا در آمریکا کسی نمی گوید که آمریکا کشوری جعلی است؟ چرا در آلاسکا که یکی از استان های آمریکاست و هزاران کیلومتر از خاک آمریکا دورتر است کسی خواستار تجزیه آلاسکا از آمریکا نشده و نمی گوید آمریکا کشوری جعلی است؟ و چرا در هاوائی که یکی دیگر از استان های آمریکاست و هزاران کیلومتر دورتر از خاک آمریکاست کسی نمی گوید آمریکا کشوری جعلی است و باید هاوائی از آمریکا جدا شود و کشوری به نام هاوائی برپا شود؟ آن چنان که آقای جمال پورکریم می گوید اگر ایران کشوری جعلی باشد پس ترکیه هم جعلی است! عراق هم جعلی است! سوریه هم جعلی است! اردن هم جعلی است! لبنان هم جعلی است! افغانستان هم جعلی است! پاکستان هم جعلی است! و .....

دوستان گرامی، برای آن که سخن در این باره ها به درازا کشیده نشود به نوشتاری در لینک زیر نگاه کنید

http://iranglobal.info/node/16550