سالام ـ جناب پیروزعزیز،بفکرمن

درک کنند،هرچندکه آن اشخاص تورک،یاکورد،یاعرب باشند،
ازافرادبی مطالعه ،فارس،ملی گرا،تورک تمامیت خواه ،،وووهمچنین مغرضان ونژادپرستان ابدا توقعی نیست.
آنانی که حتی استادی دانشگاه وبامدرک دکترای مختلف دارندومطالعه درزبانشناسی وقدرت وعلمی بودن زبانهاندارند،نیزتوقعی ندارم.
این اصل که درطی تاریخ تورکان حاکم ایران بوده اند،وهمه باهم
درکنارهم زندگی مسالمت آمیزی داشته اند،شکی ندارم،ولی الان آن زمان نیست والان علم وپیشرفت مطالبات دیگری ازبروزبودن راازما میطلبد.
بایدباورکنیم که زبان فارسی هرچندکه اکنون برای همه بهرطریق که شده هم اکنون برای ماقابل احترام است،حرفی نیست،
این اصل کلی است که حاکمیت این زبان راباپول نفت بتوسط فراماسیونرهای انگلیسی درایران وبامهندسی استعمارگران انگلیسی یهودی وبا قلدوری رضاپالانی برما وبرذهن ما فقط وفقط بخاطر اختلاف افکنی دربین ملل مسلمان حاکم وغالب کرد ومن فکرمیکنم،
هرجورشده ما وتمام چالشگران ملل حق داریم این تحفه استعماری راازگردن خوددورسازیم،
اگرفارس ها وروشنفکران فارس وغیرنتوانند،این موضوع رادرک کنند،آنهانیزحق دارند،درچهارچوب جغرافیای خود،هرجورکه شده برای خودعمل کنند،
پس فکرکنم ،تاحدی توانستم نظرم راابرازکنم.
چرارضاپالانی میگویم؟ اولن درهمین متن فکرکنم توانستم،
نظرم رابرسانم،
درثانی ،درعصرکودتای رضا پالانی یابهتربگویم انگلیس ،ما ومردم مااتفاقا بهترین دیالوگ را برای تمرین دموکراسی اززمان
ناصرالدین شاه تازمان کودتا داشتیم،اگرغیراین بود منشورانقلاب مشروطه نوشته نمیشد،چون منافع استعماری دردموکراسی بخطرمی افتد،واستعمارگران این موضوع رادرک کرده بودند.
اگرنبود تاخت وتاز روس وانگلیس نبود،
اگرنبود.کودتای رضاپالانی یاانکلیسی فراماسیونری نبود.
اگررضا عامل این بدبختی نبود،چراانگلیس ،محمدعلی فروغی ،سعیدنفیسی،سیدضیاطباطبایی،اردشیررپورتر،محمودافشار.ووو،،که سوادهم داشتند،راشاه نکرد؟
رضا که یک قزاق بیسوادبود،دربین افرادفراماسیون، سواددار، چطوروچرابایدشاه میشد؟
مگرغیرازاین بود،که رضاپالانی،خشوزن اسبهای سفیرهلندبود.
مگرغیرازاین بود،که رضاپدرش پالان دوزی درمحل نگهداری اسب واسترقاجاردرآلاشت بود؟
مگرغیرازاین بود،که رضاپالانی،عامل اصلی وسرکوب کننده دموکراسی خواهان درایران است؟
مگرغیرازاین است،که رضاپالانی خودنقش رئیس قوه قضاییه، مقننه،مجریه رابازی میکرد؟
مگرنام این نوع افرادچکمه پوش شبه پینوشه،ضیاالحق،سیسی ،استالین چی میتواندباشد؟
مگرنه این است ،که حتی یک توپ درمقابل تصرف ایران درجنگ جهانی درمقابل روس،انگلیس،آمریکا نتوانست،حتی قدرتش رانداشت استفاده کند؟
مگرنه این است،که پسرش خودراشاه شاهان خوانده وپدرش درتبعید بود؟
مگرغیراین است ،که همین پدروپسر ،بااعمال خودکامه ونوکری حلقه بگوشی ،عامل اصلی سرکوب مدنیت خواهان ،مترقیون، بود؟
مگرغیرازاین است،که عامل اصلی ونتیجه عمل آنها،باعث شد،خمینی عقب مانده ومتحجررامردم حتی روشنفکران طیف های مختلف به این خانواده ترجیح دادند؟
ببخشید،طولانی شد.
بازهم ازهمه دوستان عذرمیخواهم،که وقت شریفشان راگرفتم.