Skip to main content

جناب 1 peerooz

جناب 1 peerooz
آشچی

جناب 1 peerooz
موضوع اینه که شخصی که خودش رو کمونیست جا میزنه، یک زبانی برای خودش اختراع کرده که در دکان هیچ عطاری پیدا نمیشه. کمونیستها، همیشه تلاششون این بوده که با زبان توده مردم صحبت بکنند. هنر در جوامع کمونیستی هنری بود که با توده مردم در ارتباط باشه و نه هنر درباری. حالا این آدم، اومده میگه که من زبان برام یک وسیله پیوندی هست ولی تمام همت و غیرتش اینه که حتی یک کلمه غیر پارسی! در نوشته هاش نباشه. گاهی، مجبور میشه به همین خاطر اونچه رو که میشه در یک جمله جمع کرد، در یک پاراگراف بنویسه. یعنی که تناقض از سر و روش میباره. این قدر نسبت به این سره نویسی حساسیت داره که حاضره جعل مفاهیم بکنه. ما وقتی میگیم استان، یعنی تقسیم بندی کشوری در یک سیستم حکومتی متمرکز مد نظرمونه. وقتی میگیم ایالت، یعنی نظیر همین چیزی که در آمریکاست و ایالت برای خودش اختیارات مشخص و گسترده ای داره.

یعنی هر یک از این واژه ها، بار معنایی خاصی دارند. حالا، ایشون آنچنان از زبان مغولی و عربی بیزاره که حاضره جعل مفاهیم بکنه ولی واژه ایالت رو بکار نبره. چنین کمونیسمی وجود خارجی نداره. هیچ کمونیستی نیست که چنین با زبان مردم دشمنی بکنه. من مشکلم با این دورویی ایشون و هویت جعلیه که واسه خودش درست کرده. وگرنه با استان گفتن ایشون که ایالات آمریکا، استان نمیشن.