Skip to main content

سلام بهنام جان،

سلام بهنام جان،
آ. ائلیار

سلام بهنام جان،
عزیز من کی نوشته ام« کمونیست نمی تواند دموکرات باشد؟»
همه می توانند دموکرات باشند به شرط آنکه « دموکراتیک عمل کنند».

اگر کمونیست را کسی بدانیم که « میخواهد استثمار نباشد» ، و از طرف دیگر میخواهد « جامعه از راه دموکراتیک یعنی درک و تلاش و نیروی دموکراتیک خود اجتماع» و نه « با زور افراد و گروهی »، طی « رشد و پیشرفت »، و « آمادگی شرایط داخلی- جهانی برای این کار»، به زودن استثمار برسد ، ( خود نیز مخالف استثمارم)، دلیلی ندارد که چنین کمونیست یا فردی را، دموکرات ندانیم.
در جهان ما« امکاناتِ» 1=امکانات 99 است. اما من میکوشم« امکاناتِ» 1= امکانات1 باشد.
« شرایطِ همه جانبه ی نابرابرِ» حاکم در جوامع، جای خود را به « شرایطِ برابر برای همگان» بدهد.

برای قدم اول این کار نیز «تز شخصی» خودم را نوشته و داده ام : کار خود گردان، جامعه خود گردان.
رجوع به آرشیو.
این راه دموکراتیکِ زودنِ گام به گامِ استثمار از جامعه است.

-اجرای قانون استثمار « فاقد پایه درک و تصمیمگری و انتخاب همگانی ست» . «اجرای این قانون توسط 1 در صد» پیش برده میشود.
راهش آن است که « توسط "پروسه ی درک و تصمیمگیری و انتخاب عمومی" جای خود را به "قانون عدم استثمار" بدهد».
"راه عدم استثمار و روش اجرا"، طی روند «چگونگی اداره امور کار، و بر پایه آن جامعه» ، به تدریج « درک و تصمیم گیری و قانونی و اجرایی» میشود. در وضعیت مناسب " داخلی-جهانی".
من در عین حال که مخالف تبعیضم ، مخالف استثمار نیز هستم. و معتقد به «خود دولتی و حکومتی جامعه».

چنان خطایی که برایم نسبت داده شده مرتکب نشده ام.
همه میتوانند دموکرات باشند، فقط لازم است « ایده و عمل دموکراتیک» انجام دهند.
یعنی« تلاش آزادانه ی فکری و عملیِ جمع و فرد و جامعه» را پایه تصمیمات ببینند.

-راه کلاسیکی که برای جوامع مطرح کرده اند: « نماینده، احزاب، حکومت احزاب» است.
-راه و تز شخصی من « کار خود گردان، جامعه خود گردان، خود حکومتی جامعه» است.
راه کلاسیک را « در کل، و نه در حل پاره ای دشواریها»، مشکل گشا نمی دانم. هر چند که تجربه کردن آن برای جامعه لازم باشد.

ساغ اولون.