Skip to main content

جناب تبریزی. نوشته شما پر از

جناب تبریزی. نوشته شما پر از
محسن کردی

جناب تبریزی. نوشته شما پر از فحش و طعنه بود. البته اینطور شما خیال میکنید. دگردیسی و تغییر به سوی تکامل در ذات طبیعت نهادینه است و هر نیرویی که در مقابل آن مقاومت کند خودش نابود میشود. سازمان فدایی یا حزب چپ فعلی البته که چنان سابقه ای که شما نوشتید و مو به مو هم صحیح است دارد! البته که از گذشته خودش درس گرفته است! معنی این طعنه های شما چیست؟ معنایش این است که ..ادامه در زیر

معنای طعنه های شما این است که ماهی سیاه کوچولو مسلسل بدست بگیرد و در جنگلهای سیاهکل دست به ترور بزند؟ انقلاب لنینیستی کند؟ همچنان آزموده ها را بیازماید. نه.. ماهی سیاه ما دیگر کوچولو نیست. او رشد کرده و ماهی بزرگی شده است. و سوال اینجاست که شما کجا ایستاده اید؟ همچنان در فکر حمله به ژاندارمری سیاهکل هستید؟ فکر میکنم دقیقا 49 سال از روزگار عقب هستید.
مردم ما، حتا استادان دانشگاه مان در آن دورانها مشتی روستایی ساده اندیش بودند. با یکی دو جزوه یا سخنرانی میتوانستید آنها را به ترور وا دارید. درست مثل داعشی های بیسواد امروز. امروز قضیه یک جور دیگریست. نسل جوان ما بنظر من هنوز هم کتاب نخوانده اما در وانفسای روزگار هر روزش یک کتاب بوده. دیگر نمیتوان چنین جوانی را با دهها جزوه و سخنرانی به ترور واداشت. این جوان تنها حرفی را می پذیرد که حرف خودش باشد. اگر دقت کنید، سخن همه نیروهای سیاسی ایران مردم پسند است. و مردم پسند امروز آن نیست که 49 سال قبل. امروز کسی حاضر نیست در سالن سخنرانی برای بزرگداشت 19 بهمن حضور بهم رساند. امروز این نیروهای سیاسی هستند که حرف مردم را میزنند و دنباله روی آنها هستند. دوره «نیروهای مترقی پیشگام خلق» به پایان رسیده است. اما سیاهکل هنوز آنجاست. بروید و مسلسل بدست بگیرید.
امروز روز گفتمان است. گفتمان با مخالف سیاسی. گفتمان کارفرما با سندیکای کارگران بر سر دستمزد و مزایا. اینها حرفهای روز است. این حرفها نه در کمونیزم یافت میشود و نه در سوسیالیزم. این حرفها در سوسیال دمکراسی و لیبرال دمکراسی یافت میشود که احزاب ایرانی با هر گذشته ای امروز خود را با آن تعریف میکنند. حرفهایی که چپ و راست ایران امروز به آن رسیده اند.
جناب تبریزی.. قطار سیاست ایران راه افتاده است. اگر سوار نشوید جا مانده اید.