Skip to main content

جناب ع.ب.تورک اوغلی,

جناب ع.ب.تورک اوغلی,
Anonymous
عنوان مقاله:
خمار خمر دوشین و یا خمار خمر ناسیونالیسم؟

جناب ع.ب.تورک اوغلی,
برادر, حالت خوب است؟ کی" صدسال ازهندوستان آمده"؟ من فارس و کرد و ترکم و به پهنی ایران از هندوستان دورم. نکند مرا با "حضرت امام سیزدهم" اشتباه میکنی. "سانسکریت هندی دری و نیزهمچون اردوی قاره هنداست و دری زبانها و تاجیک ها" چه ربطی به من دارد؟ "چرندیات حافظ وسعدی و دیگر خطاکاران را بخوانی" یعنی چه؟ البته میخوانم و لذت میبرم.

آنچه من گفتم اینست که : "ناگفته نگذارم که در کامنت قبلی نامی از "فارس های افراطی" نیاوردم چون به نظر من - ببخشید - آنها ...تر از آنند که بشود به آنها چیزی تذکر داد." و این ".....تر" جای حذف کلمه ای بود که من در مورد فارس های افراطی بکار برده و ادیتور محترم آنرا بسیار زشت دانست و حذف کرد. توجه میکنی یا هنوز باده دوشین در سر غوغا میکند؟

در کامنت قبل از آن, من پرسیده بودم که " معما اینست که چگونه این فرزندان ملکشاه و آلب ارسلان و نادرشاه و

غیره [یعنی افراطیانی که در اینجا کامنت میگذارند] در اولین مقابله با رقیب, روحیه را باخته و در حالی که ظاهرا [به قول آنها] نیمی از ایرانی ها ترک اند, میخواهند با کسب "استقلال و تجزیه طلبی" به آذربایجان بگریزند؟ و اگر من بجای ملکشاه و آلب ارسلان و نادرشاه و غیره بودم با این فرزندان بز دل و ناخلف چه میکردم؟ که "هنوز از ماست ایران را اگر روزی فرج باشد", شهریار.". در آن کامنت ها من اسمی از ناسیونالیسم نیاوردم.

قربانت گردم اگر شما خود را یکی از آنها میدانی جواب سئوال را بده و گرنه "خوش روان بگذر".