Skip to main content

جناب ع.ب.تورک اوغلی,

جناب ع.ب.تورک اوغلی,
Anonymous
عنوان مقاله:
"گر رشته گسست, می‌توان بست - لیکن گرهیش در میان است".

جناب ع.ب.تورک اوغلی,
برادر, من شعر فارسی را نه به خاطر تفخر و اثبات برتری زبانی بلکه به این جهت بکار میبرم که کوتاه ترین راه بیان منظور است و جز به شعر فارسی به زبان شعری دیگر تسلط ندارم, و به پیروی از شهریار ترک, معذرت خواهی صمیمانه شما را می پذیرم که
"ما خراباتیان کرم داریم", ولی از امیرخسرو دهلوی نیز بیت زیر را می آورم که "گر رشته گسست, می‌توان بست - لیکن گرهیش در میان است".
و جهت آنکه نشان دهم دنیا از این زیر و زبرها و بازیچه ها بسیار دارد, این دست چینی از سرگذشت امیر خسرو دهلوی از ویکیپدیا ست:
" امیر خسرو دهلوی به زبان‌های فارسی، عربی، ترکی و سانسکریت چیرگی داشت......". او در سال ۶۳۲ خورشیدی (۶۵۱ قمری) در پتیالی هند زاده شد و به سال ۷۰۳ خورشیدی (۷۲۵ قمری) در دهلی درگذشت. او ترک‌نژاد و هندی‌زاد بود و کلمات ترکی و هندی در شعر او بسیار است. پدرش

امیر سیف‌الدین محمود افسری ترک و از اهالی لاچین در فرارود بود که خودشان از قراختاییان بودند که هنگام یورش مغولان به هندوستان گریخت و در آن‌جا با زنی اهل دهلی ازدواج کرد. امیرخسرو مانند پدر در دربار، بزرگی و سروری یافته بود و زمانی در درگاه جلال‌الدین فیروز شاه جایگاهی داشت و لقب امیری گرفت.". سرگذشت فردی که ۸۰۰ - ۷۰۰ سال پیش از جور زمان از شهری به شهری دیگر گریخت و امروزه میلیون ها نفر به همان سرنوشت دچارند. تا کی؟

آیا پس از قرن ها و قرن ها و قرن ها خون ریزی و نسل کشی بر سر برتری نژادی و قومی و مذهبی هنوز ما باید بر سر برتری فارس و ترک و کرد و عرب در این صفحات داد سخن دهیم و از نکبتی دفاع کنیم که ما را به اینجا آورده است؟ و یا راه بهتری در پیش است؟