زبان محصول قرنها تلاش و تکامل فکری یک ملت است،
پیدایش هر شئی و تکامل و نامیدن آن شئی دارای یک تاریخ و پروسه دراز مدت می باشد، مثلا پیدایش ابزاری بنام تلگراف در سایه سالیان سال زحمات دانشمندی بنام ساموئل مورس که برای ارتباط انسانها ساخته است، که نام آن ابزار را متناسب با کار کرد و کارآئی آن تلگراف نامیده شده است در آذربایجان به خاطر قدمت شهر نشینی ملت ترک، لغاتی مثل قاشق و قابلاما دیوار اتاق را اختراع نکرده اند، بلکه اول شعور و نیاز ساخت آن را کسب کرده اند و چون دارای انرژی لازم و قدرت خلاقیت لازم بوده اند شکل آن ابزار را توانسته اند در ذهن خود مجسم کنند و انرژی و هنر و پشتکار لازم را هم داشته اند، تا توانسته اند آن ابزار را خلق کنند و بعد مطابق با فرم و شکل و کارآئی ابزار آنرا نامیده اند و در واقع از نظر فکری به آن حد از درجه تکامل اجتماعی دست یافته اند که فهمیده اند که غذا را
آهوی کوهی در دشت چگونه دوزا / او ندارد یار چگونه بوزا** این تنها شعر شفاهی است که قبل از ورود اسلام به ایران بجا مانده، فارس زبانان بخاطر نداشتن الفباء و به خاطر هم آوا بودن فارسی با عربی، با اضافه کردن گج پژ بحروف عربی آنرا برای نوشتار برگزیدند و چون الفبای عربی با اسلام و نوشتار قرآن پیوند داشت و بخاطر مقدس بودن این الفباء، باعث رشد زبان فارسی گردید، و بخاطر عدم هم آوائی اصوات عربی با ترکی، حروف الفبای عربی نتوانست با زبان ترکی تلفیق پیدا کند، و چون از نظر شرعی بجز الفبای عربی و قرآنی بقیه الفباء نا مقدس شمرده می شدند و این باعث شد که الفبای قدیمی ترکی بفراموشی سپرده شود و نوشتن ترکی با الفبای عربی مثل خوردن سوپ با چنگال است و در واقع بزرگترین ضربه ائی که زبان ترکی خورد از تقدس حروف عربی بود و این باعث شد که مردم بخاطر اعتقادات مذهبی با حروف عربی و متعاقب آن به نوشتن و یا سرودن اشعار با الفبای قرآنی بزبان فارسی متوسل شوند.