Skip to main content

آقاجان... شما جمهوریخواهان

آقاجان... شما جمهوریخواهان
محسن کردی

آقاجان... شما جمهوریخواهان مظهر استقلال و آزادی و دمکراسی اول یک سوال مرا پاسخ بدهید. اگر بجای شاه یک رئیس جمهور بر کشور حکومت میکرد، مثل سایر جمهوریهای منطقه ما، و صدام حسین یا حافظ اسد ایرانی رئیس جمهور ایران بود، و مردم بر علیه ظلم و سانسور شورش میکردند امروز شما میگفتید که ائتلاف با جمهوریخواهان اشتباه است چون رژیم قبلی که دیکتاتوری میکرد جمهوری بود؟ شکل حکومت الزاما تعیین کننده محتوای دمکراسی یا دیکتاتوری حکومت نیست.
دوم این که شما نباید سیاه و سفید کنید. چون انقلاب قبلی اشتباه بوده همگرایی و اتحاد عمل نیروهای مدعی دمکراسی اشتباه نیست. دیکتاتوری همانقدر که ممکن است از زیر کراوات رضاپهلوی بیرون بزند همان اندازه خطر در کراوات سایر مدعیان دمکراسی نهفته است .. ادامه

اصلا رضاپهلوی به کنار.. توجه نمیکنید که همکاری با رضاپهلوی قبل از آنکه یک انتخاب باشد یک اجبار و ناچاریست؟ ما در یک انقلاب نظام پادشاهی را کنار زدیم و هدف مان دمکراسی بود. متاسفانه نشد. امروز هم اگر میتوانستیم جمهوری اسلامی را در این 40 سال بزنیم بازهم نیازی به رضاپهلوی نبود. امروز اما متاسفانه مشکل ما جمهوریخواهان این است که کسی ما را نمی شناسد. مردم به حرف ما بیرون نمی آیند که رژیم را سرنگون کنند. اما نور به قبرش بباره و رضاشاه روحت شاد از دهن این مردم نمی افتد و تازه دارند شعار جاوید شاه مینویسند! من که با خودم لج ندارم! اقا اگه میشه از راه نظام پادشاهی این رژیم سفاک رو زد بزنیم! بریم سلطنت طلب بشیم و دور بر این آقا رو هم داشته باشیم که فکر دیکتاتوری به سرش نزنه و به دست او این رژیم رو بزنیم این اشتباه نیست! دیکتاتوری در نظام پادشاهی همانقدر امکان دارد که در نظام جمهوری. راستش من از جمهوری بیشتر میترسم. این بابا حالا برای حفظ سلطنت برای خودش و نسلهای آینده اش هم که شده میدونه که این کار از طریق دیکتاتوری میسر نیست. لذا نظام پادشاهی کم خطر ترین هست. حالا شما برات سنگینه پس از چهل سال ضد سلطنت بودن تا ضد رژیم بودن حتا بصورت تاکتیکی سلطنت طلب بشی نشو.. اما به صورت استراتژیک با سلطنت طلبها همکاری کنید! اینها تلویزیون دارند، سرمایه دار دارند، بازار تهران از اینها ترسی نداره، ووو... من و شما رو در ایران کی میشناسه که به حرف منطقی ما گوش بکنه و تحت لوای ما به خیابان بیاد؟ هر حرکتی یک نماد میخواد. اصلاحات نمادش خاتمی بود. سازندگی ارواح عمه اش رفسنجانی. انقلاب نمادش خمینی بود. خب نماد شما کی هست؟ مسعود رجوی؟ میدونم که نه فقط مثال آوردم که تنگی دست مان را نشان بدهم. کسی را نداریم که نماد و توتم این مبارزه کنیم. کسی که بازار و صنعت و اقتصاد و ارتش و نیروهای مسلح بخش دولتی و عمومی حالا اگر ازش حمایت هم نمیکنه اما ترسی هم نداشته باشه. که میدونیم به وقتش حمایت هم میکنند چون از او دستکم ترس ندارند. ولی به همین بخشها بگو یکی هست به اسم اقبال اقبالی! مردم کسی رو که نشناسند ازش میترسند حتا اگر منطقی ترین و زیباترین شعارها رو هم بده.
نمیدونم فیلم «بنیانگذار» رو تماشا کردید یا نه. یک موضوع روانشناسی اجتماعی بسیار ملموس در این فیلم مطرح میشه که کاملا با وضعیت ایران امروز ما جور در میاد فقط باید هوش داشت و این ارتباط رو برقرار کرد. فیلم چگونگی بنیانگذاری رستورانهای زنجیره ای همبرگر مکدونالد رو نشون میده. اولین رستوران مکدونالد رو دو برادر تاسیس کردند. بعدها دیگران هرچه خواستند از آنها تقلید کنند نشد. تا این که فردی پیدا شد و با تلاش و حلیه های مختلف حق نام این رستوران و حقوق تجاری اون رو از این دو برادر خرید. آخر فیلم یکی از دو برادر از خریدار میپرسه که تو چند سال با ما همکاری کردی و کاملا هم به چگونگی تولید همبرگر مکدونالد وارد بودی. چرا بجای پرداخت این همه پول به من نرفتی یک رستوران مثل این اینجاد کنی با یک نام دیگه؟ خریدار با پوزخند به او نگاه کرد و گفت: «گویا هنوز هم نفهمیدی نه؟ نه تو فهمیدی و نه اونها که از شماها تقلید کردند و کارشون نگرفت دلیل موفقیت مکدونالد شما رو نفهمیدید. نکته موفقیت همبرگر مکدونالد در خود غذا یا فرا آوردن همبرگر نیست.. بلکه نکته مهم در «اسم» مکدونالد است! اسم «مکدونالد» روی این رستوران بصورت عمیقی آمریکایی و در عمق دل آمریکایی جماعت آشنا و صمیمی است و میشینه». من اگر اسم همبرگرم رو بگذارم همبرگر جانسون یا روزمان یا دیگری، برای مردم ناشناخته است.
و دوست عزیز، فیلم بنیانگذار فکر میکنم سه سال قبل ساخته شد. اما من از همان سی سال قبل که از ایران بیرون آمدم هم در ایران و هم در خارج حس «نور به قبرش بباره» به من راه آینده رو نشون داد.