متاسفانه این گونه برخورد یک جانبه و غیر منصفانه و سیاه نمایی های تلاشهای شاه برای پیشبرد کشور پس از 28 مرداد توسط جبهه ملی و حزب توده شروع شد. اگرچه بخش بزرگی از نیروهای سیاسی پس از چند دهه از عمر جمهوری اسلامی و نیز سقوط اتحاد شوروی بر آورد تازه ای از شرایط تازه کردند و گذشته خود را هم به نقد کشیدند و منصفانه تر به محمدرضاشاه نگریستند، اما انگشت شماری هم هستند که کینه شتری دارند و متاسفانه علیرغم دانش سیاسی .. این کینه شتری نمیگذارد نگاه درستی به محمدرضاشاه داشته باشند. بهرام مشیری یکی از آنهاست. من هم مانند شما انتقادات مستدل بهرام مشیری را در نقدر اسلام و جمهوری اسلامی شاهد هستم اما متاسفانه برخورد او با پهلوی ها را عاری از انصاف و عدل می بینم. شما اگر در یوتوب نظر او را در مورد خودکشی علیرضا پهلوی گوش کنید واقعا از این همه بی انصافی و غرض ورزی حیرت میکنید.
بهرام مشیری از رو
آدم کینه ورز بدنبال منطق در سخنانش نیست. همین رضاپهلوی اگر به سیاست نمی پرداخت و دنبال زندگی و خوشگذرانی و قایق سواری و ماهیگیری میرفت همین بهرام مشیری میگفت: آقا ناسلامتی تو پسر شاه بودی، می بینی که نور به قبرش بباره و رضاشاه روحت شاد شعار مردم شده یک مقدار غیرت از خودت نشون بده بیا وسط میدان! و بعد هم که رضاپهلوی میامد مطمئنم بازهم مشیری به او بند میکرد. در این مورد مشیری کینه شتری داره و نگاهش منطقی نیست.