Skip to main content

جناب سازاخ دو ادعا مطرح کرده

جناب سازاخ دو ادعا مطرح کرده
آشچی
عنوان مقاله:
تراکتورسازی خاری بر چشمان استعمارگران و نژادپرستان

جناب سازاخ دو ادعا مطرح کرده اند. یکی اینکه بلیط فروشی درآمد سرشاری برای رژیم دارد. این یک ادعای به کل بی پایه است. تیمهای لیگ برتری، همگی تیمهای ضرردهی هستند و درآمد ناچیزی از بلیط فروشی دارند. مثلا، قیمت بلیط بازیهای تراکتور چند است؟ 2500 تومان.
https://90tv.ir/news/%D8%A8%D9%84%DB%8C%D8%B7-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-…

یعنی، اگر در هر بازی خانگی و خارج از خانه، به طور متوسط 30 هزار تماشاچی به تماشای بازیهای تراکتور بروند (توجه کنید که بازیهای خارج از خانه را هم در نظر گرفتم)، با توجه به اینکه در لیگ برتر هر تیم 30 بازی برگزار می کند، مبلغی که از بلیط فروشی نصیب تراکتور میشود، چیزی در حدود 2 میلیارد تومان است که برای یک تیم فوتبال اصلا رقمی نیست. مثلا به این خبر قدیمی در مورد دستمزد بازیکنان و کادر فنی تیم تراکتورسازی توجه کنید:
https://www.isna.ir/news/95050104031/%D8%B1%DB%8C%D8%B2-%D9%85%D8%A8%D9%84%D8%BA-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C%DA%A9%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86-%DB%B1%DB%B6-%D8%AA%DB%8C%D9%85-%D9%84%DB%8C%DA%AF-%D8%A8%D8%B1%D8%AA%D8%B1-%D9%81%D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84
یعنی، مجموع دستمزد دو نفر اول لیست، حدودا میشود همین مبلغ بلیط فروشی. در حالی که هزینه یک تیم فوتبال بسیار بسیار بیشتر از این حرفهاست. به علاوه، استادیوم یادگار امام، 70 هزار نفر جمعیت دارد نه 100 هزار نفر که آن هم خیلی به ندرت به حداکثر ظرفیت می رسد. به هر حال، هر کس فوتبال ایران را تعقیب کرده، می داند که درآمد حاصل از بلیط فروشی درآمدی کوچک و کم اهمیت برای باشگاههاست. درآمد نفت نیست که!
ادعای دوم جناب سازاخ این است که اگر فوتبال نباشد، جوانان به خیابان می ریزند! مگر چند نفر جوان در تبریز به استادیوم می روند؟ مگر هر هفته تیم بازی دارد؟ مگر سر جوانی که قرار است به خیابان بیاید و به وضع اسف بار زندگی در ایران اعتراض بکند را می شود با فوتبال شیره مالید؟ که اگر این جوریست، همان بهتر که برود استادیوم و تیراختور! تیراختور! بکند. اگر هم بریزد به خیابان، احتمالا می رود خیابان فروغی برای دور دور و خانم بازی!
تمامش بکنید آقایان. در آذربایجان پتانسیلی برای هیچ نوع اعتراض وجود ندارد. پتانسیل مبارزه برای استقلال و این حرفها هم که اصلا وجود ندارد. آذربایجان خیلی وقت است که رهبریت جنبشهای اجتماعی را از دست داده، شانسی هم برای احیای آن موقعیت ندارد؛ فکر و اندیشه و حال و حوصله و دل و دماغ تکان خوردن هم ندارد. حداکثر اعتراض آذربایجان همان تیراختور تیراختور داخل استادیوم است به علاوه برخی گنده گوییهای بی سر و ته در صفحه شما توسط افراد مجهول الهویه. من به جرات ادعا می کنم که اطلاعات رژیم، به سادگی از طریق این تیم، جریانات اجتماعی در آذربایجان را مهندسی و هدایت می کند. بله، بعضی وقتها هم کنترل ممکن است از دستشان در برود و در یک گوشه ای چند تایی شعار مخالف خواسته هایشان داده شود. ولی اگر ضرر این موضوع بیش از نفعش باشد، در باشگاه را گل می گیرند، هیچ کدام از آن به اصطلاح بوزقوردها هم جرات و جسارت جیک زدن نخواهد داشت، چه رسد به ریختن به خیابان و اعتراض!