نوشته "ارسی"را در کنار نوشته "سازاخ" قرار دادن ،واقعا نیاز به هوش و صداقت درک اجتماعی دارد.
پان ترک هنوز متوجه نشده که در طول تاریخ، بین حاکمان شاه و شیخ ، و مردم قربانی فارس و ایرانی ، فرق است.
تئوری مارکس درباره درک طبفاتی جوامع و تاریخ ، و فراز و فرود و زوال و شکوه فرهنگ و تمدن ، نیز حاکمان و طبقات ظالم و استثمارگر آنان را مورد نقد قرار میدهد.
پانترک چون ریشه در شونیسم و راسیسم نژادی دارد، هربار از شنیدن نقد و دیدن زوال نام ایران، مردم را تصور میکند و مورد توجه قرار میدهد و نه سیاست و فرهنگ حاکمان را. وگرنه ایرانیانی که در زمان هخامنشی و یا خمینی در روستاها و در دشتها دنبال دامپروری بودند، نقشی رادر اداره جوامع طبقاتی شاه و شیخ نداشتند.
پان ترک تجزیه طلب ضد فارس و ضد ایرانی، خود نیز محصول و تولید جوامع طبقاتی و فرهنک فئودالی قاجار ،و دوران زوال زمان شاه، و شیخ است. ولی
پان ترک ضد ایرانی تا زمانیکه تئوری درک و شناخت طبقاتی را نفهمد و نپذیرد، دچار گرداب تئوری ضد بشری و مخرب راسیسم ضد فارس و ضد ایرانی خواهد بود و در صف دشمنان خدا و خلق ومیهن اهورایی بشمار می آید.