Skip to main content

سلام دوسلار

سلام دوسلار
lachin
عنوان مقاله:
پیش چشمت....نه برده بود و نه پرده

سلام دوسلار..
آقای peerooz 1...
اولآ شعر مولانا این چنین شروع می شود...
پیش چشمت داشتی شیشهٔ کبود.....
در ثانی , ..اگر کامنت مرا با دقـت می خواندید , متوجه می شدید که نوشته بودم (( آنچه که شما مشاهده کردید حاصل رشد و تکامل فکری دو جامعه متفاوت به مدت سالیان دراز در کشور بریتانیا است )).. شاید برداشت شما « گردو و خربزه » بوده باشد. ولی مفهوم جمله نه ربطی به پرتقال و نه سیب و نه گردو و نه خربزه داشت...
ثالثآ... یک زمانی بود که وسعت کشور های تحت سلطه بریتانیای کبیر, آن چنان بود که خورشید غروب نمی کرد...اکثر این کشور ها مستقل شده و مملکت جدید را ایجاد کردند.
رابعآ.. جمعیت اسکاتلند در حدود پنج میلیون و جمعیـت تورک های ایران بیش از 30 میلیون نفر است...
خامسآ.. در طول تاریخ همیشه (( طلاق های سیاسی )) بوده و همیشه هم خواهد بود. و طلاق سیاسی آزربایجان از خاک ( ایران ) یک مسله ای

جدیدی نیست و نمی باشد.
در پایان بایستی اضافه شود که......
پیــــــش چشـــمـت داشتــــــــی شیــــــشه کبـــــــود.......
هاکــــذا , ایــــن شیـــــشه نــــه بــــرده و نـــــه پــــرده بـــــود......Cheerio