Skip to main content

سالام دوسلار

سالام دوسلار
lachin
عنوان مقاله:
آقا آمد, اللی بش تمام شد

سالام دوسلار...
سازاخ عزیز... اگر اسم من باعث آلرژی دیگران می شود من این حق را برایشان تا اندازه ای میدهم چون اسم من با الفبای لاتین درج می شود. ولی اسم شما, بعضی ها را دچار (( تشنّج جسمی و روحی )) میکند. درست مثل نشان دادن صلیب به فرانکشتن در فیلم های کلاسیک قدیمی...
و اما در باره ودکای 55 ... آشنائی من با این نوشابه در پادگان رضا پاد مراغه بود. دوستانی که در ارتش بودند می دانند که بین عجب شیر و مراغه (( زاغه های مهمات )) نیروی زمینی در دل کوها و در غار های کنده شده نگهداری می شدند. بعد از منجمد شدن یک سرباز نگهبان در یک فصل خیلی سرد زمستانی , تصمیم گرفتیم که در هنگام گشت شب, به سربازهای آشنا که در ارتفاعات نسبتآ بالا در زاغه ها نگهبانی می دانند , یک جرعه (( اللی بش )) برایشان تعارف بکنیم تا از سرما یخ نبندند. این تعارف ها ادامه داشت تا این که (( آقا )) آمد و زندگی عوض شد......