Skip to main content

سالام دوسلار

سالام دوسلار
lachin
عنوان مقاله:
زبان و رابطه ها

سالام دوسلار...
peerooz 1 گرامی.... خیلی ممنون از توضیحات شما...همانطور که اشاره کردید هیچ زبانی نبایستی موجب تبعیض و توهین و تفاخر باشد. زبان به غیر از رابطه فکری , روانی انسانها یک ارتباط (( عاطفی بین انسان ها و طبیعت )) هم برقرار میکند. تازه در یک جمله یک موقعیـت ذهنی هم برقرار می سازد. مشکل وقتی پیدا میشود که موضوعی که در این رابطه عاطفی و طبیعی با یک فرهنگ و زبان رشد کرده اید را میخواهید برای کسان دیگری که نه با آن زبان آشنائی دارند و نه در آن فرهنگ رشد کرده اند, توضیح بدهید. مثال نمو نه اش (( انشاء های )) دبستانی ما ها بود. اولین موضوع انشاء دبستانی ما در ماه مهر ( تعطیلات تابستان را چگونه گذراندید ) بود . و موضوع دوم هم همیشه ( علم بهتر است یا ثروت ). هیج وقت یادم نمی رود که در کلاس پنجم ابتدائی برای اولین بار, در تعطیلات تابستان , همرا مادرم عازم

یکی از دهات نزدیک رشته کوه های « قافلانکوه » برای دیدار از فامیل های مادرم شدیم. در اطراف این ده , کوهی بود که یک عقاب کوهستانی بالای یک صخره لانه ای داشت که برای شکار برای جوجه هایش , همیشه در حال پرواز و شکار و برگشت به لانه بود. توصیف برگشت و (( نشستن و یا بقول شما « فرود آمدن » ) این عقاب به لانه اش , در انشاء دبستانی همیشه مشکل داشتم . ( داغ قارتالی یوواسنا قونمیشدی ... از فعل « قونماخ ».. عقاب کوهستانی در لانه اش نشسته بود.... عقاب کوهستانی به لانه اش فرود آمده بود ؟)...... نزدیک ترین فعل انگلیسی به فعل تورکی « قونماخ » فعل To perch است که بستگی دارد در چه نوع جملاتی بکار رود. چون خود کلمه perch به معنای ( میله ... ساقه ... و یا بوته باریک ) که در قفس پرنده گان جاگذاری میکنند که پرنده گان بنشینند , هم استفاده میشود.
A bird was perched on the telephone wire. پرنده ای بر روی سیم تلفن فرود آمده بود.....پرنده ای بر روی سیم تلفن نشسته بود. ...بیر قوش تیلیفون سیمینین اوستونه قونموشدی ( فعل مجهول )...در بازی های فولکلوریک قدیمی آزربایجان , ما بچه ها آن روزها یک بازی داشتیم بنام (( قوندوم کشدوم )) که با سه سنگ کوچک و سه هسته خرما ساعت ها روی (( زمین )) بازی میکردیم. این بازی در اروپا و امریکا به عنوان Noughts and Crosses , و یا Tic-tac-toe مشهور است که روی صفحه کاعذ بازی میکنند .
https://en.wikipedia.org/wiki/Tic-tac-toe
جابجا کردن سنگ ها و یا هسته های خرما و گذاشتن آنها بر روی نقاط مختلف صفحه بازی, ( فعل قونماخ ) را بیشتر توجیه می کند.....
اما در باره کلمه « غ .. Ğ ..ğ ».... همانطور که قبلآ اشاره شد این کلمه در زبان تورکی وجود دارد و مثل عرب زبان ها هم تلفّظ می شود. فقط یک استثنا است . هیچ کلمه تورکی با « غ » شروع نمی شود ... حتی اگر بر اساس نفوذ فرهنگی عربی و فارسی کلمه ای که در این فرهنگ ها با خطّ عربی نوشته می شود و وارد تورکی شده است , اگر با « غ » شروع شود در تلقّظ به ( ق ) عوض میشود. . ولی اگر « غ » در وسط و یا آخر کلمه باشد همچنان مانده و تلفّظ می شود.. مثال..
1- غنچه= اگر این کلمه ادبی در یک مقاله ادبی که با خط عربی نوشته شده باشد (( قــــونچه )) تلفّظ می شود. ولی در کتاب های ادبی تورکی که با خطّ لاتین نوشته میشود به این صورت نوشته میشود.. ( Qönçə .. قونچه )
2- غلام= در تورکی (( قولام ) تلفّظ میشود.
3- باغ= ( غ ) در آخر کلمه ... هم ( غ ) تلفّظ می شود و هم نوشته میشود..Bağ...
یک شعر معروف از علی آقا واحد..
دئـــدیـــم ای « غنچه » دهـــن کـــونـــلومی قـــان ایله میــــسن...
دئــــدی بیـــجا یـــره عشقیــــمده « فغــــان » ایله میـــــسن.....
در خواندن این شعر تلفّظ کلمه غنچه به ( قونچه ) عوض می شود ولی ( فغان ) همانطوری بدون عوض کردن , تلفّظ میشود.
درست این شعر را اگر در ادبیات تورکی که با خطّ لاتین نوشته میشود را پیدا بکنید , بحای ( غنچه ) , ( Qönçə .. قونچه ) را خواهید دید.
این پدیده Language Filtration در اکثر زبان ها هست. مثلآ (( شوکولات )) فرانسه در انگلیسی (( چاک لت )) تلفّظ می شود و (( خوکولات )) در زبان سوئدی...
کلمه (( بادام )) که از فارسی وارد زبان تورکی شده است به خاطر همین پدیده Language Filtration , هرچند که به همان شکلی نوشته میشود و تلفّظش (( سریعتر و کوتاه تر )) است...
در باره فعل (( گمیرماخ )) در کامنت بعدی بیشتر توضیح خواهم داد. بهترین ها را برایتان آرزومندم...