Skip to main content

طولی نکشید که یکی از حمله

طولی نکشید که یکی از حمله
آشچی
عنوان مقاله:
برنامه ریزی زبانکشی یا طرح بسندگی زبان فارسی

طولی نکشید که یکی از حمله کنندگان نه چندان صادق پیدایش شد! ایشان شخصیست مصداق بارز مطول نویسی و مکررنویسی و سوژه پند شعرای فارسی زبان که: کم گوی و گزیده گوی چون در... بلعکس ایشان علاقه دارند که حرفهایشان مثل خرمهره باشد. این شخص که آنچنان به کلمات غیر فارسی آلرژی دارد که راه را در پیرایش زبان و سره نویسی دیده، البته که از این مقاله عصبانی خواهد شد. گرفتاری این فرد اینجاست که همگان را در سطح فکر و عقل و شعور خود می بیند و ادعا می کند که زبان برای او یک وسیله پیوندی بیش نیست. حال آنکه با زبانی صحبت میکند که بی خیال پیوند و وصلت، در دکان عطارهای دوره انوشیروان و سلم و تور هم پیدا نمی شود.
هنوز متاسفانه به آن درجه از رشد نرسیده که متوجه بشود انسان با احشام تفاوتهایی دارد. مثلا تنها نیازش خوردن و خوابیدن و استراحت در آخور نیست.

البته طبق آزمایشاتی اثبات شده که حتی میزان شیردهی احشام با شنیدن موسیقی افزایش می یابد ولی این شخص مثل اینکه هنوز نمی خواهد از دوره ماقبل انسانهای اولیه قدمی جلوتر بردارد و نیازهای دیگر انسان را به رسمیت بشناسد. پیش از انسانهای اولیه چون حتی آنها هم آثار هنری خلق می کردند و برای آن ارزش قائل بودند.
یک کامنت این شخص را که بخوانی، مثل اینکه همه کامنتهایش را خوانده ای. در هر کامنتش آن چنان خوراکیها را لیست می کند انگار که سر میز غذا نشسته و دارد لقمه های صدرالاشرافی را میشمارد. من کاری به درآمد صدرالاشرافی ندارم، قصد دفاع از ایشان را هم ندارم، به من چه ارتباطی دارد؟ ولی اگر اسم کسی صدرالاشرافی یا شهریاری یا خان زاده باشد، نمی تواند با کد یمین امرار معاش کند؟ باید حتما اسمش چاروادارزاده یا عمله زاده یا فعله زاده باشد تا زحمتکش بشود؟ این آدم مثل اینکه صندوق دار بانک است و حساب اسکناسهای صدرالاشرافی را نگه میدارد! دیده ایم که نویسنده به نویسنده های دیگر رفرنس می دهد نه اینکه مرتبا به خودش. ولی این شخص از خود مرسی هر بار به مکررات خودش ارجاع می دهد. انگار که به غیر از خودش کس دیگری حال و حوصله و وقت اضافی دارد که مصروف این پوچ نویسیها بکند.