Skip to main content

سالام دوسلار

سالام دوسلار
lachin
عنوان مقاله:
لنین, آزربایجان و جنگ جهانی دوم

سالام دوسلار..
آقای علی سعادت.
بعد از خواندن کامنت شما در باره یوری گاگارین و بازگرداندن سرزمین های از دست رفته , توسط لنین به ایران, دو سوال برایم پیش می آید.
1- ما همه میدانیم که علوم فضائی شوروی در سال های آخر 50 و در سال های 60 و 70 بمراتب از آمریکا پیش رفته تر بود و شوروی توانست اولین موجود جاندار ,سگی بنام « لایکا» , اولین ماهواره بنام « اسپوتنیک », اولین فضانورد مرد« یوری گاگارین » و اولین فضانورد زن « والنتینا تراشکوا » را در مدار زمین قرار بدهد. ولی همانطور که شاهد بودیم علوم فضائی شوروی در سال های بعد رو به افت کرد به آن حدی که فرستادن « کازمونات » به کره ماه فسخ شد .شوروی با هزاران زحمت و جاسوسی توانست یک شاتلی بنام “بوران” (Buran) که از شاتل های امریکا کپی شده بود در آواخر سال های 1980 میلادی ساخته و تنها یک بار به فضا بفرستد. تنها ساختن شاتل “بوران” (Buran)

آنچنان به اقتصاد کمونیستی و دولت دیکتاتوری استالینیزم ضربه زد که « ساختار » علوم فضائی شوروی منجمد شد و بعد از فروپاشی این کشور , اکثر دانشمندان و محققین به کشور های اروپائی , امریکائی و حتی به کشور های کرانه های خلیج فارس مهاجرت کردند.
اولین سوال من در اینجاست که چرا و به چه علت علوم فضائی شوروی در عرض سه دهه از امریکا به عقب افتاد؟ آیا فکر نمی کنید که اگر شوروی دارای یک (( اقتصاد مارکتی Market Economy )) مثل اکثر بیشتر اقتصاد های کشورهای اروپائی و امریکائی داشت هنوز هم پیشرفته ترین کشور در علوم فضائی می بود؟
تجربه به ما می آموزد که حتی سازمان « ناسا » که وابسته به دولت فدرال آمریکاست و بیش از 50 سال تجربه در اکتشافات و سفرهای فضائی دارد, آن خلاقیّت و مهارت را کم کم از دست میدهد و یک شرکت خصوصی بنام « اسپاس اکس » https://www.spacex.com/ که صاحب و مدیر عاملش مهاجری از آفریقای جنوبی به نام « ایلان ماسک » است , اکتشافات فضائی و زمینی ( ماشین های تسلا ) را برای بشریّت با نسل نو و آرمان های جدید ارائه میدهد. اگر را شما سفری به لوس آنجلس کردید و از منطقه Inglewood دیدن بکنید , راکتهای این سازمان فضائی را خواهید دید.
یکی از شاخه های بحث در اقتصاد ( نیروی مارکت Market Force ) است که رابطه مستقیمی با عرضه و تقاضا دارد. این نیرو باعث می شود محصولات به بازار از نوع بهتر, دقیق تر, با صرفه تر , کم خرج تر و .........عرضه بشود. این نیرو را هیچ کس نمی تواند کنترل بکند. این نیرو باعث می شود که اگر در یک اقتصاد رقابتی فعالیت های اقتصادی را انجام میدهیم , از مغز و از
« خلاقیّت yaradiciliq» استفاده کرده تا محصولات بهتری را هر روز و روزهای بعد به جامعه تحویل بدهیم..
این نیروی مارکت در اقتصاد رقابتی بود که باعث شد کمپانی ماشین سازی فولکس واگن آلمان بزگترین تقلب را در تاریخ ماشین سازی را در جهان بکند .
(( در سپتامبر ۲۰۱۵ گروه فولکس‌واگن یک شرکت چندملیتی خودروسازی آلمانی به جرم تقلب در تست تشخیص دهنده آلاینده‌های بیش از ۱۱ میلیون عدد فولکس‌واگن و آئودی که در طول سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۵ فروخته شده بودند به دام افتاد. این جعل اسناد باعث شد که تمامی ماشین‌های این شرکت استانداردها و تست‌های آژانس حفاظت محیط زیست ایالات متحده آمریکا را در حالی سپری کند که ۴۰ بار بیشتر از محدودیت‌های قانونی نیتروژن اکسید وارد محیط زیست می‌کردند. این شرکت به خاطر این رسوایی عذرخواهی کرد واستعفای مدیر ارشد اجرایی این شرکت مارتین وینترکورن را در تاریخ ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۵ در پی داشت.)).
سوال دوم ... همانطور که میدانیم و چندی پیش هم « لئونید کلاشینکف » در جشن شکست فاشیسم در مسکو به این مسئله خیلی تائید میکرد , آزربایجان در جنگ جهانی دوم, دوتا از مهمترین رلهای اساسی را در شکست آلمان هیتلری بازی کرد. به این منظور که اولآ بیش از 70 درصد سوخت ارتش سرخ را آزربایجان تهیّه کرد. ثانیآ بودن این منابع زیرزمینی بود که هیتلر تصمیم گرفت که برای دست یابی به این منابع , لشکر مشهور 6 آلمان که در خیابان های شانزه لیزه پاریس رژه شکست فرانسه را برگذار کردندرا در دروازه های استالینگراد به دو لشکرک تقسیم بکند. یکی به طرف آزربایجان و باکو روانه بکند و دیگری را به طرف استالینگراد. این تضعیف قوا تنها بخاطر همین منابع طبیعی آزربایجان باعث شدکه آلمان اولین شکست را در استالین گراد تجربه بکند. و این شکست باعث دوباره زنده شدن روحیّه سربازان ارتش سرخ شد که تا فتح برلین ادامه داشت. سوال اصلی من در اینجاست که اگر قافقاز و سرزمین های از دست رفته منجمله آزربایجان بنا به گفته لنین به ایران واگذار میشد, و هیتلر هم بخاطر همین منابع ,به ایران هم حمله میکرد, نتایح و تاریخ جنگ جهانی دوّم چه میشد؟