Skip to main content

در این اواخر سایت ایرانگلوبال

در این اواخر سایت ایرانگلوبال
Anonymous

در این اواخر سایت ایرانگلوبال گرفتار یک اپیدمی گشته به شدت از آن رنج میبرد. از قرار معلوم بعد از استعفای آقای کاوه جویا از سمت پلیس حفاظتی خود خوانده سایت ایرانگلوبال، دو مرتبه چندین تازه نفس که گوئی از دیروز داخل سیاست شده اند، با اهداف عالمانه هوس کرده اند مثل ناظم کلاس اول دبستان رل معلم اخلاق، و نقش ناظم انضباطی را به عهده بگیرند تا با ندانستنی های خود، مدیر سایت آقای توکلی را، از پند و اندرزهای مفت و مجانی شان بی نصیب نفرمایند. تفکری که با الهام از فرهنگ گهربار حضرت کوروش کبیر صلوات الله علیه و صلم، در معیت نژاد اهورائی زاگرس نشیان آریاقلی با چشمان آبی ... و در سایه همین تفکرات عالمانه پانفارسیسم، ملل جهنم موسوم به ایران را قریب یکصد سال است بدست شیخ و شاه به گروگان گرفته است، گویا این بزرگواران نیز به تاسی از آموزشهای والای مولایشان حضرت کوروش

که از نظر این فارسعلی ها حق زن را در عصر پارینه سنگی به رسمیت شناخت، و همانطور که بر همگان روشن است ثمره آن فرهنگ در گفتار جناب فردوسی مثل روز روشن است که میفرماید:
/ زنان را ستائی سگان را ستا/ که یک سگ به از صد زن پارسا/
و گویا این جنابان نیز با تاثیر از تفکرات عالمانه ایرانیت و در سایه اندیشه های داهیانه اندیشمندان ایران پرست که با فخارت بی نظیری سایت ایران گلوبال را برای موعظه های منبر گونه مساعد می بینند، و گوئی قاضی القضات، ماجی المزات ، شاکر الشبات، و ذاکر الذکات تبلیغ و تشویق اوامر ملوکانه حضرت هوخشتره اند، با چنین تفکر دانشمندانه مدام به آقای توکلی توصیه های سرکوب و سانسور مفید میفرمایند، تا با سانسور کومنتر های منتقدین، بتوانند به عنوان سخنگوی تلویحی ایرانگلوبال، با تبلیغ و ترویج افکار پارینه سنگی، تحت لوای ایرانیت، شهرتی در سایت ایرانگلوبال دست پا کنند. (برای حفظ ادب "جلوی خنده ام را میگیرم"، تاکید از من! )
این عناصر خارج نشین که برف پیری ملاجشان را ذینت بخشیده است، پس از دهها سال زندگی در دمکراسی غرب نه تنها هیچ تاثیری از آن نگرفته اند، بلکه با تاسف هوز که هنوز است فکر میکنند که گویا آقای توکلی با آن سن و سال و تجربه سیاسی که از زندانهای مخوف شاه و شیخ جان بدر برده، گویا شاگرد اینان است که انگار به توصیه های ساده لوحانه شان احتیاج مبرم دارد...؟!
این جنابان و یا بهتر بگیم محسنقلی ها، ناصرقلیها، اقبالقلی ها، سعادت قلیها، آشقلی ها..، و بطور خلاصه پانفارسهائی از این دست، که خود را مثل آخوند ها، دانشمند اخلاق و بحور علوم تصور میفرمایند، که گویا در مرکز ثقل دانش بشریت تشریف دارند، حتا این شرم را نیز از خود دور نگه میدارند، که در ملا عام به خود اجازه میدهند، به ساییرین، حتا به مدیر سایت ایران گلوبال پند و اندر دهند.
چیزی که در وهله اول نسبت به اینان در ذهن خوانندگان مطرح میشود این است که : آیا اینان واقعا چه موجوداتی هستند؟! درصورتیکه وقتی به تورک و عرب، و سایر ملل غیر فارس توهین میشود،مثل مانقوردها، کر و لال و کور میشوند؟ در سکوت مرگبار صدایشان در نمی آید.
اما وقتی کسی به هرز نامه ها و توهینهای راسیتهای پانفارس پاسخ میگوید، جیغ و داد شان به آسمان بلند میشود!
و این در حالیست که خواننده از خود میپرسند؛ آیا این است آموزه ایرانیت، فرهنگ والای ناصرقلی، اقبالقلی، محسنقلی، سعادتقلی، آشقلی، و فارسعلی ها..!؟
...