Skip to main content

دوستان گرامی، پیش از این

دوستان گرامی، پیش از این
تبریزی

دوستان گرامی، پیش از این برایتان گفتم که دیوارکشی های ناسیونالیستی میان کرد و فارس و ترک و عرب و گذاشتن نام فدرالیسم بر روی این دیوارکشی ها رسیدن به یک رژیم ملوک الطوایفی بوده و برابر با فدرالیسم دموکراتیک نیست و با این روش ایران آمریکای دوم و آلمان دوم نخواهد شد و فرجام کار رسیدن به زمانی است که از ایران با نام ممالک محروسه نام برده می شد! (آن هم در سده بیست و یکم!!!)

همچنین گفتم که فارس ها و ترک ها و کردها و عرب ها در ایران هر کدام در یک بخش ویژه زندگی نمی کنند که بتوان با دیوارکشی به گرداگرد این بخش های ویژه حتی این سیستم ملوک الطوایفی را نیز درست کرده و نام فدرالیسم را بر روی آن گذاشت!

نمونه نیز آورده و گفتم که نمی توان از دیوارکشی میان آذربایجان به فدرالیسم پان ترکی آقای یونس شاملی دست یافت چرا که زیستگاه ترک های ایران تنها آذربایجان نیست و ما در ایران .....

..... میلیون ها تن ترک خراسانی، ترک مازندرانی، ترک شیرازی، ترک قشقائی، ترک خلج، ترک اصفهانی و ..... داریم که صدها سال است در بخش های گوناگون ایران که بسیار دورتر از آذربایجان هستند زندگی می کنند!

اکنون می خواهم به این نکته بپردازم که آقای یونس شاملی روشن نمی کند برای ایشان فارس بودن و ترک بودن و کرد بودن و عرب بودن و ..... برابر با چیست؟ برای نمونه آیا برای آقای یونس شاملی گویشور بودن به زبان ترکی نشانه ترک بودن است و یا وابسته بودن به نژاد ترک نشانه ترک بودن است؟ و ایشان چه چیزی را نشانه ترک بودن می داند؟

روشن است که هرگز سخن گفتن به یک زبان نشانه وابسته بودن به یک نژاد و تبار نیست! برای نمونه اگر یک سیاه پوست از کودکی در خانواده ای آلمانی بزرگ شده باشد و آلمانی زبان باشد آیا ما می توانیم بگوئیم که این سیاه پوست وابسته به نژاد ژرمن است؟ و آیا ما چیزی به نام سیاه پوست ژرمن نژاد داریم؟

سخن آقای یونس شاملی درباره سیدها چیست؟ سیدها از دیدگاه دانش تبارشناسی (علم الانساب) عرب به شمار می روند اما سیدهائی هستند که ترک زبان هستند (مانند جعفر پیشه وری و احمد کسروی) و سیدهائی هستند که فارس زبان هستند (مانند اشرف احمدی و فاطمه مدرسی و عفت ماهباز)

آقای یونس شاملی اگر سخن گفتن به زبان ترکی را نشانه ترک بودن می داند باید پاسخ دهد که اگر صد سیاه پوست آفریقائی زبان ترکی را یاد بگیرند آیا آقای یونس شاملی آن صد سیاه پوست آفریقائی را ترک می داند یا آفریقائی؟ و اگر ترک بودن برای آقای یونس شاملی برابر با وابسته بودن به نژاد ترک است باز هم آقای یونس شاملی باید پاسخ دهد کی و کجا ترک زبان ها به آزمایشگاه های پزشکی رفته اند و پس از آزمایش های ژنتیک روشن شده است که ترک زبان ها وابسته به نژادی به نام ترک نژاد هستند؟

اما گذشته از آن که نژادپرستی پنداری پوچ و یاوه و بی ارزش است در هیچ کجای ایران چیزی به نام نژاد یکدست و ناب و صد درصد سره یافت نمی شود و سخن گفتن از نژاد ناب و صد درصد سره آریائی و ترک و عرب و کرد و ..... فلسفه بافی خنده دار ناسیونالیستی است، سخن گفتن به یک زبان نیز هرگز نشانه وابستگی به یک نژاد نیست و میلیون ها ایرانی که با زبان های گوناگون سخن می گویند هرگز به آزمایشگاه های پزشکی نرفته اند تا پس از آزمایش های ژنتیک روشن شود که چه کسی وابسته به کدام نژاد است.

دوستان گرامی، دیوارکشی میان مردم ایران با روش آقای یونس شاملی و گذاشتن نام فدرالیسم بر روی این دیوارکشی ها گذشته از آن که شدنی نیست نام این ساختار نیز فدرالیسم دموکراتیک نمی تواند باشد! برای نمونه آیا سیستم فدرال آمریکا از دیوارکشی به گرداگرد پنجاه نژاد و تبار و اتنیک و ملیت و قومیت و ..... برپا شده است؟ آیا فدرالیسم استرالیا با دیوارکشی به گرداگرد نژادها و تبارها و قومیت ها و ملیت ها و اتنیک ها و ..... برپا شده است؟ آیا فدرالیسم در آلمان، چین، روسستان، مکزیک، فیلیپین و ..... برابر با دیوارکشی میان مردم آن سرزمین ها و رسیدن به یک رژیم ملوک الطوایفی و ممالک محروسه است؟

دوستان گرامی، باز هم ما از هر سو که نگاه کنیم ناسیونالیسم و پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی جز بن بست فرجامی ندارند! البته آقای یونس شاملی چون حساب کاربری تارنمای ایران گلوبال را دارد می تواند پاسخ سخنان مرا در همین بخش بنویسد.