Skip to main content

وقتی کامنت های ضرب العجل

وقتی کامنت های ضرب العجل
سازاخ

وقتی کامنت های ضرب العجل خاکروبه ائی آقای تبریزی را می بینم، یاد جریان آن معلمی می افتم که اول سال تحصیلی برای آشنائی شغل پدر دانش آموزان را می پرسید، که یکی می گوید پدرم بازاری است و آن یکی بقال و ...تا اینکه نوبت به حسن می رسد، حسن می گوید، پدرم وکیل مجلس است، معلم می پرسد، پدرت در مجلس چکار می کند؟ حسن با حالت فخرفروشی می گوید: پدرم قانون تصویب می کند، سپس از دانش آموز بعدی می پرسد، آنهم می گوید پدرم شغلش این است که پنج ریال می گیرد و آفتابه بر می دارد بروی قانونی که پدر حسن تصویب کرده، معلم می پرسد، مگر پدرت چکاره است؟ می گوید پدرم پاسبان است، خلاصه تبریزی عزیز بدجوری با دمکراسی تا می کنی و عملا با کامنت های فله ائی کامنت های جالب را از دید عموم محو و به ته صفحه می فرستی، به این می گویند دمکراسی پرولتری، که بجای سیبری، کامنتهای مخالفین عملا به روش ریختن خاکروبه به رویشان حذف می گردند