Skip to main content

سالام _ پیری میگفت ،پسرم

سالام _ پیری میگفت ،پسرم
Anonymous
عنوان مقاله:
بدردمانمی خورد

سالام _ پیری میگفت ،پسرم ،آنهاییکه درسایه دیگران بخوابند،خودشان سایه نخواهندداشت.
رضابراهنی میگوید،آنهاییکه روغن چراغ دیگران شوند،خانه خودشان بی نورخواهدماند.
این مارکسیستی که دنبال توهمات وافسانه های خیالی مغرش راپرکرده گرفتارراه احمدکسروی شده است.
درشهرماآستارا،دراوایل انقلاب یک نفربنام آقای چمنی رئیس آموزش وپرورش میشود.
این متحجررامن میشناختم ،چون پدرمرحومش بسیارهم آدم خوبی بود،چطورحزب الله شده بود،خداداند.
البته درایران هیچ چیزبعیدنیست،وقتی یک کمونیست پان ایرانیست ازنوع ناسیونالیست کورمیشود،حزب الله وداعش ووو...شدن بسیارسهل است.
اوایل انقلاب پاکسازی معلمان باهرنگرشی مخالف اسلام ناب محمدی انگلیسی راه می افتد.
یکی ازفلکزده های کمونیست هم پاکسازی میشود.هزینه زندگی وخانواده به اوفشارآورده میرود،پیش رئیس آموزش وپروش جناب برادرچمنی.
وقت ملاقات گرفته وارداطاق گشته دردش رامیگوید

که جناب رئیس ،آقای چمنی ،بخدامن هم زن وبچه دارم ،آخه این چه کاری است که من راتصفیه کرده اید.
جناب چمنی برگشته آشفته به اومیگوید،دانیشما کوچوگین بیری کوچوگ ،سونی اولماقین بئس دووردی ،گئدیب کومنیست ده یازیلیب سان؟
ترجمه .حرف مزن توله سگ سنی بودنت بس نبود،رفتی کمونیست هم اسم نوشته ایی.
حالا شده کاراین آقای محققی کمونیست.
وای بحال تورکی که تورک باشد،کمونیست هم شده باشدوپان فارس شئونیست فردوسی پرست هم شده باشد.
ببینید،چی ازآب درمی آد.
بهمین خاطراست ،که میگوییم ازایرانی جماعت ،هرچی بخواهی درمی آد.