در پاسخ شما خیلی حرفها میشود

اگر بیسوادم پس نیاز نیست انقدر وقت گرانبهای خوددرا.هدر
دهید ولی ادامه میدهید.گفتم دنبال چیز خاصی نیستم که این
همه سرگردان شوم .مگر مشتی شعار ودو سه کلمه مانند خائن
یا مذدور یا امثال این ها چیز دیگری هست .؟اقای محترم باور
میکنید یا نه فرقی ندارد دلیل این جدال وسخن رانی فقط وفقط وفقط خود خواهی وخود بزرگ بینی است .وگرنه این
همه نویسنده وپژوهشگر وسیاستمدار وروزنامه نگار و چهره
های شناخته شده واحزاب ورسانه وسایت.چهل سال است چه
کار مهمی کرده اند ؟خوب حالا.مقایسه کنید.وبا این مقایسه
میتوان گفت چون همه اینها ناتوان هستند ومن اینرا فهمیده ام
پس من خیلی ....ومیتوان گفت من هم مانند بقیه .مشگل این
است که عرض کردم شما خودخواه تشریف دارید وبزرگ بینی
موجب شده همه چیز را بزرگ ومهم دانسته ودر این دایره تلقی
شما این است که هر کلامی وهر جمله ای که عنوان میکنید تعین کننده است .ولذا مطالب ویا پرسش ساده من جائی ندارد.باید
گنده گنده حرف بزنم .چون شما گنده تشریف دارید
باید خیلی مهم وگنده باشید..اعتراف شما مبنی بر اینکه ما چند
نفر تورک ایده های علمی داریم و....مدرک زنده سخنان من است.میگوئید دنبال چه هستم واز همه نیروها ی مخالف اشگال
میگیرید این را بقال محله ما هم میداند.حزب چپ عقب مانده از شعار مردم اصلاح طلب اصول گرا ومماشات با امثال تاجگردان را هم میدانیم .موضع گیری غیر برانداز را.میدانیم ..... .با توجه به.انتظار ما از
سقوط رژیم واینکه میگفتند به چهل سالگی نمیرسد با اجازه در
حال ردیف کردن انتخابات هستند وانتخابات هم میشود یا با یک شکلی دیگر وخصوصا بذل وبخشش مالی وموقتی همه را
پای صندوق جهالت میبرند وقبل از ان هم سپاه با یک برنامه ریزی چند نفر.از سربازان مرزی را میکشند وبازار گرم امنیت
و اتهام زنی به امریکا ویا نشان دادن چند بچه فلج شده که
به دلیل تحریم ونبود دارو فلج شده اند کار خودرا میکنند.واین
اپوز....باز هم عاجز خواهد بود.اینکه چه سیستمی مناسب است
محتوا مهم است واگر بگویم سیستمی که دم از انسانیت میزند
شعار محسوب میشود ولی ضمانت در هیچ شکلی از امور.وجود ندارد مگر از ابتدا قدرت بشکلی در اختیار قشر ژحمتکش وبگونه ای باشد که در هر انحرافی قدرت وقانون طوری باشند
که نتوان تخلف کرد .
درمورد اینکه چه میخواهید .به نظرم دروغ گوهم شده اید
ماکه چیزی نمیبینیم .مگرنه اینکه مدام پرسش کرده ام ازطرفی
پرسش من این بوده که ایا مبارزه یا خواست شما در چهار چوب
مستقل وهمراه با جدائی است یا خیر.تنها چیزی که میدانم سه
هفته جدل بر سر حرف "ر" داشتید.ویا در مورد تورکیه یا عثمانی وپ.پ.ک.واین حرفهای متفرقه وخصوصا زبان مادری چیزی دیده نشده.است .در نهایت ...من یک هزارم ناخن مارکس
بلحاظ دانش واگاهی نیستم .خوب وقتی مارکس را قبول ندارید پس من سواد داشته یا نداشته باشم چه فرقی میکند.
من اگر مارکس هم باشم فایده ندارد(البته این فرضیات است)..پس دنبال چه میگردی؟
کسی که مارکس را قبول دارد معنایش.این نیست که در حد اوست که اورا قبول نموده وکسی هم که اورا قبول ندارد معنایش این نیست که بیشتر میداند.