وقتی شما میتوانید پاسخ دهید ولی سراغ ترپ علی میروید
به این میگویند.نان قرض دادن .وهدف ان است که خودرا
صاحب منطق بدانید .چه دلیلی دارد که یکی دارای تفکر خود باشد ولی برود پشت یکی پنهان شود ؟این حرفها فقط از ناتوانی سرچشمه میگیرد.اگر نوشته های من را نگاه کنید.فکر
میکنم ثابت میشود که این شما هستید که به این حرفها پناه
میبرید..برای این کار باید دلیلی وجود داشته باشد که نمیدانم
چیست.شما فکر میکنید عقاید دیگران مانند فوتبال است که اگر
فلان تیم ببرد یا ببازد نتیجه اش برای تیمی دیگر مهم ویاتعین
کننده است .از.اول تا این لحظه من فقط خواستم بدانم.موضع گیری شموضویا خواستتان همراه با نوعی جدائی ویا بقول فارسها تجزبه طلبی است یا در کنار اعتراضات مردم خواهید بود حال یکسری حفوق دیگر در این مبارزه واین راستا مورد
پیگیری وخواست شما میباشد این هم بحث خوددارد .ولی. از
بس اقای خودنما هیزم روی ای
بیشتر.از این نبوده اما حضرت اوغلی مشگل دارد ومن هزار.بار
اگر تکرار کنم.که اصلا بحث چیزی دیگر است اقا دوست دارد
ارضا شود.اگر نوشته ها در ارشیو باشد برای رفع خجالت کشیدن خوب است .دراولین کامنت من این اقا گفت شما حضورا مجبور میشوید بیائید معذرت خواهی کنی ومیگفت
خیلیها دنبال من بودند ٍٍکه ترور کنند.اقای اوغلی به من گفتید
سر کلاف را گم کردی .همین را هم به یکی دیگر گفتید پس
شما عادت دارید از این حرفها بزنید.مگر به تبریزی هم نمیگوئید
پان فارس ؟ اگر راست میگوئید پس به یک ایده انتقاد کنید
یا فارس بودن با چپ بودن .فکر میکنم دیگر باید گفت خجالت
بکشید .بس کنید واین بازار مکاره را تمام.کنید من چیزی برای
ناراحت شدن ندارم چراکه یک نفر م.ومانند میلیون ها نفر دیگر
ولی کسی که خودرا بزرگ ببیند .از کوچک شدن میترسد .