Skip to main content

این آقای هوشنگ امیر احمدی هم

این آقای هوشنگ امیر احمدی هم
آشچی
عنوان مقاله:
هوشنگ امیر احمدی «جای یک کودتای نظامی هر روز خالی‌تر می‌شود"

این آقای هوشنگ امیر احمدی هم از خودش تئوری در وکرده! شما چی میگی مثلا؟ سپاه بر علیه روحانی کودتا بکنه؟ چه نیازی هست؟ خامنه ای یک اشاره بکنه کل مجموعه دولت جل و پلاسش رو جمع میکنه. حالا سپاه کودتا بکنه که چی بشه مثلا؟ که سردار فیروزآبادی یا نقدی یا سلامی یا یک عقب مونده دیگه بشه رئیس جمهور؟ چه خیری میرسه به مردم اون وقت اگه یکی از این هفت تیرکشها رئیس جمهور بشه؟ یعنی این مجموعه دولته که به عربستان یا نفتکشها حمله میکنه؟ یا نه، میخوای بگی مثلا که سپاه بر علیه خامنه ای کودتا بکنه؟ میشه اصلا؟
دوست گرامی، من جدا به شما توصیه میکنم که شبها، شام رو سبکتر میل بکنید چون شام سنگین باعث انواع روياي باطله میشه. و همین طور، توصیه میکنم که با واقعیات کنار بیایید. گاهی وقتها، جز اینکه انسان تقدیر خودش رو قبول بکنه، چاره ای نداره، ولو اینکه اون تقدیر مرگ باشه. حالا، جامعه ما در آستانه پس دادن حساب جهل

و عقب ماندگی تاریخی و سستی و کرختی و ضعف فرهنگی 40 ساله اش هست. فرهنگ یا بی فرهنگی تقلید، تملق، راحت طلبی، خود زرنگ و نابغه پنداری، توسری خوری از رئیس و تو سری زدن به مرئوس، دخیل بستن به خرافات و هزار کوفت و زهر مار دیگه یه جا باید کار دست آدم بده یا نه؟ اگه نده عجیبه و با طبیعت اشیا در تضاده. باید تفاوتی باشه بین مللی که در روز فلان ساعت کتاب میخونن با ملتی که روی هر قبر الاغ مرده ای یک گنبد میسازه و اسمش رو میزاره امام زاده و بهش دخیل میبنده یا همین که محرم میاد فکر و ذکرش میشه توی سر خودش زدن، توی گل و شل لول خوردن، توی چاه جمکران نامه انداختن و لپ لپ نذری خوردن!
در اصل، داریم غرق میشیم ولی نه در دریا. داریم تو کثافت خودمون غرق میشیم. چون برخلاف ادعای مشتی نادان ناسیونالیست، این قوم متحجر حاکم بر این مملکت نه از فضا اومده، نه از شبه جزیره عربستان. از خودمون هستند، فامیل، همسایه و همشهریهای خودمون هستند همشون. البته که مملکت نابود خواهد شد. نابودی که سهله، زیر و زبر خواهد شد. ولی برای نجاتش نمیشه به کسانی امید بست که مسوول رسیدن کار به این جا هستن. برای جلوگیری از نابودیش باید خیلی وقت پیش دست به کار میشدیم که حسش نبود و نشدیم چون کارهای مهمتری مثل توی سر و کله هم زدن، گرفتن ویزای این مملکت و اون مملکت و مبارزه کیبردی از پشت کامپیوتر، افشاگری بر علیه همدیگه، زیر پای همدیگه رو خالی کردن و غیره و غیره و غیره داشتیم. حالا هم زور بیخود نزن، دیگه کاری از دست کسی بر نمیاد.