Skip to main content

جامعه توخالی و توهم زده

جامعه توخالی و توهم زده
Anonymous

جامعه توخالی و توهم زده ایرانیت که با توهمات مذهبی و چاخان های اسطوره پرستی، صدها سال از قافله تمدن عقب مانده است، شبیه جنازه ای است که بکمک عوامل پشت پرده سر پا نگه داشته شده است، این جنازه مشمئز که بوی تعفن اش به خارج از مرزها نیز سرایت میکند، منتظر لرزش کوچکی است تا بکلی از هم بپاشد.
گرچه نژاد پرستان پانفارسیسم، عظمت طلبان آریائی، با انکار حقوق زبانی ملی مدنی، انکار آزادیهای سیاسی، انکار حق تعیین سرنوشت مللتهای ساکن ایران، هماره تلاش دارند، جنازه ایرانیت را با لعاب چاخان و گنده گوئی های اسطوره ای، از مرگ حتمی نجات دهند، غافل از اینکه جامعه استعمار زده جغرافیای ایران سالهاست در فکر و در ذهن مللتهای تشکیل دهنده آن، از هم پاشیده است. اما پانفارسیسم تمامیت خواه به جای قبول واقعیت موجود، هنوز که هنوز است تلاش دارد با کوبیدن در
طبل اوهام و تخیلات دروغین آریائی، خود را از این مخمصه

نجات دهد، در صورتیکه خود نیز در باطن خویش واقف است، دیگر کار از کار گذشته و خیلی دیر شده است. تنها باید به امداد های غیبی حضرت جمکران امید بست تا از این مخمصه نجات یابند! اما امدادهای غیبی مسکو، پکن، اروپا و آمریکا نیز بخوبی میدانند، که قطار تمامیت ارضی عظمت طلبان و اسطوره گرایان پان ایرانیستهای مرکز گرا، ترمز بریده با سرعت سرسام آوری بسوی صخره های مرگ پیش میرود. خودشان نیز بخوبی میدانند که قضیه تمام شده است. مگر اینکه به حقوق مسلم مردم غیر فارس گردن نهند! از آنان بطور رسمی عذر خواهی کنند! اداره و سرنوشت هر مللتی را بدست خود سپارند. هیچ ملتی آقا بالاسر نیاز ندارد! پانفارسیسم باید این گفته را برای همیشه بر مخ یخزده اش فرو کند! حدود خود را بشناسد! به آن قانع شود! زیرا دوران فرمانروائی و گستاخی بر دیگران بسر آمده است. پانفارسیسم لازم است بداند که هیچگونه ارجعیتی بر ملل دیگر ندارد! نه از نظر سیاسی!، نه از نظر فرهنگی! و نه از نظر دانش اجتماعی!