Skip to main content

من با بسیاری از نظرات جمال

من با بسیاری از نظرات جمال
آشچی

من با بسیاری از نظرات جمال توافقی ندارم. هیچ اعتقادی ندارم که کردستان بزرگ روزی تشکیل خواهد شد. این یک خیال خام هست که متاسفانه هم انرژی کردها رو در هر 4 کشوری که در اونها پراکنده هستند میگیره، هم به روند دموکراسی در این کشورها (که بیش از همه برای خود کردها لازمه) ضربه میزنه. کردهای شمال عراق یک شانس تاریخی داشتند که از کرکوک دفاع کنند و به استقلال برسند. اعتقاد دارم اگر کردها فقط یک هفته - 10 روزی دوام می آوردند، مدیای جهانی چنان جوی بر علیه دولت مرکزی عراق و شخص قاسم سلیمانی درست می کرد که مجبور به عقب نشینی می شدند. این کار کاملا ممکن بود چون ارتش عراق فاقد نیروی هوایی بود و ضمنا کردها هم خوب تجهیز شده بودند و توسط مستشاران اروپایی آموزش کافی دیده بودند. ولی نتیجه نبرد یکی از سریعترین شکستهای تاریخ بود چرا که کسی علاقه نداشت برای آتیه بارزانی یا طالبانی جونش رو فدا بکنه.

در اصل کردها نشون دادند که حتی در اقلیم کردستان با اون همه سرمایه گذاری و تجربه خودمدیریتی هنوز یک ملت نیستند؛ چه رسد به کل مناطق کردنشین. و کافیه که بین تفنگچیهای بارزانی و طالبانی اختلاف انداخت و با کمترین هزینه نتیجه جنگ رو تغییر داد. شکست مهم دیگه، شکست در عفرین بود (که باز اونجا با بهانه هایی شهر رو بدون مقاومت تسلیم کردن) و بعد هم این اشتباه رهبرانشون که تمام تخم مرغهاشون رو در سبد ترامپ گذاشتن. حالا هم اگه به حرف ترامپ چشم بگن و از نوار مرزی عقب نشینی بکنند، تصویری که از اونها تا مدتها باقی خواهد موند تصویر عناصری وابسته است که چاره ای جز اطاعت امر ترامپ ندارند. خصوصا بعد از حرفهای اخیر ترامپ که گفته ثروت عظیمی در اختیار کردها قرار داده. اگه هم حرف گوش نکنند و عقب نشینی نکنند، ترامپ خواهد گفت که من هر کاری از دستم بر میومد انجام دادم و اردوغان هم همکاری کرد و از این به بعدش با خودتونه. در صورتی هم که بخوان با اسد همکاری بکنند، که همه اسد رو می شناسیم و می دونیم که بلافاصله بعد از تثبیت اوضاع همه رهبران ی.پ.گ رو تصفیه خواهد کرد. به هر حال، بدون نفت کرکوک و بدون راهیابی به دریای آزاد از سمت شمال سوریه، پروژه کردستان بزرگ یک پروژه شکست خورده است. اوضاع سیاسی هم در عراق، هم در سوریه با فراز و نشیبهایی به سمت تثبیت پیش میره. برای اینکه اوضاع یک بار دیگه در این کشورها متشنج بشه و خلا قدرتی بوجود بیاد، شاید نیاز به دهه ها زمان باشه (تازه اگه متشنج بشه که تضمینی هم وجود نداره). ولی آن زمان، آیا هنوز نفت کالای استراتژیکی خواهد بود که کردستان عراق بتونه با فروشش اموراتش رو بگردونه؟ آیا خاورمیانه هنوز منطقه استراتژیکی خواهد بود که غرب بخواد روش سرمایه گذاری کلان بکنه؟ این موضوع رو باید مد نظر قرار داد که اهمیت خاورمیانه برای غرب در درجه اول و دوم و سوم بحث انرژی هست. حتی امنیت اسرائیل هم بدون انرژی خاورمیانه برای غرب چندان مهم نیست. نشون به اون نشون که امروز به خاطر اینکه آمریکا نیازی به انرژی خاورمیانه نداره و میخواد روی چین متمرکز بشه، سوریه رو دربست در اختیار ایران و روسیه قرار میده و به اینکه دست مقامات اسرائیل رو این جوری توی پوست گردو بذاره ذره ای اهمیت نمیده. به هر حال دنیای سرمایه داریه و تنها و تنها یک معیار وجود داره و اون هم سود و زیانه.
لذا به نظر من هم به نفع کردهاست، هم به نفع ملتهای دیگر منطقه که این رؤیای بی معنی رو کنار بگذارن و در روند دموکراسی کشورهای خودشون مشارکت بکنند. این یک امر بسیار ضروریه. مثلا اگر در ترکیه پ.ک.ک نبود، دست احزاب اوپوزوسیون برای همکاری یا ائتلاف با ه.د.پ بسیار بازتر می شد. امری که برای دموکراسی ترکیه بسیار ضروریه.
اما من بیشتر از این نمی خوام در این مورد صحبت بکنم چون این مساله، در درجه اول مساله خود کردهاست. اما با یک حرف یا بهتر بگم نقد جمال نمی تونم موافق نباشم و اون هم این که به حق استقلال طلبان آذربایجان رو کرخت، بی تحرک، بی تاثیر و در بی وزنی مطلق می دونه. از نظر من این نقد جمال کاملا صحیح و بجاست. آقایون و خانمها، الکی خوتون رو گول نزنید. شما هیچ تاثیر و تحرکی ندارید. حرکت کردها، با همه اشتباهاتش به هر حال یک حرکته. اونها حضور میدانی دارن. شماها با اینکه اسم پر طمطراق «حرکت ملی آذربایجان» رو روی خودتون گذاشتید، از جاتون جنب نمی خورید اما! من و شما، تا مبارزه میدانی نکنیم، حق نداریم این قدر بی رحمانه به دیگران خرده بگیریم. امروز کار به جایی رسیده که مساله کرد، یک بعد جهانی پیدا کرده. با همه اشتباهاتشون، کردها موفق شدن صدای خودشون رو به گوش جهان برسونند. شما چه کردید؟ هنوز مراحل جنینی رو طی نکرده دچار هزار دعوا و انشعاب شدید!