Skip to main content

چند وقت پیش داشتم یک برنامه

چند وقت پیش داشتم یک برنامه
آشچی

چند وقت پیش داشتم یک برنامه تلویزیونی درباره عملیات «چشمه صلح» میدیدم. یک روزنامه نگاری هست به نام خانم مروه شبنم اوروچ که در دیلی صاباح مطلب مینویسه . از روزنامه مشخصه کاملا که طرفدار آک پارتیه و علاوه بر این، در برنامه های تلویزیونی متعدد، این خانم در حمایت از سیاستهای آک پارتی صحبت میکنه. ولی خانم بسیار مطلع و باسوادیه و حرفهاش همین طوری دیمی و حفظی نیست. این بار هم در دفاع از عملیات چشمه صلح داشت بحث می کرد ولی این رو هم در خلال صحبتش گفت که الان وضعی شده که از بعضی از آمریکاییها که می پرسی پایتخت سوریه کجاست، میگن کوبانی!
خوب، آقایون پر مدعا! ببینیم و یاد بگیریم! فکر می کنید چند نفر از آمریکاییها می دونن تبریز کجاست؟ آخه از ارتش ترکیه به شما چه؟ به ما چه ربطی داره؟ مگه با پول مالیات ما ساخته شده؟ مگه ما در اون ارتش سرباز و افسر هستیم؟ مگه نقشی داریم در موفقیتهای نظامیش آخه؟

آقا برگشته میگه ترکها مشغول بیزنس هستند و وقت برای تجمع ندارند! واقعا انسان چقدر میتونه در فریب دادن خودش مستعد و ماهر باشه! آخه اون بیزنیسمنهای محترم تورک که خوب وقت برای خانوم بازی و مکه و عتبات رفتن دارن، چرا وقت برای تجمع ندارن؟ بعد هم از قرار معلوم همه تورکها بیزنیسمن هستند دیگه؟ پس از قرار معلوم این همه کارگر ساختمانی و شاگرد شوفر تورک در تهران و جاهای دیگه بیزنسمن هستند اما برای فرار مالیاتی خودشون رو زدن به اون راه! پوووووف! آدم نمی دونه بخنده یا گریه کنه. به قول انیشتین، تنها چیزی که نهایت نداره حماقت بشره. تجمع در هر کشوری برای دفاع از حقوق، نشانه رشد و شعور دموکراتیکه و کردها در این رابطه هزار پله از جامعه آسیمیله زده آذربایجان پیش هستند. به عنوان یک ترک آذربایجانی این رو قبول می کنم. دهها مناسبت هست که ما آذربایجانیها هم میتونیم در یک جایی تجمع بکنیم، سالگرد قیام آذر، قتل عام خوجالی، روز جهانی زبان مادری و ... اما اگه 500 نفرمون یک جا جمع بشیم، پنج هزار بار انشعاب می کنیم ولی قشنگش این جاست که دست از گنده گویی هم بر نمی داریم.