Skip to main content

در جواب ابه قبال اقبالی، از

در جواب ابه قبال اقبالی، از
Anonymous

در جواب ابه قبال اقبالی، از متن یک مقاله مهدی میابلی با عنوان
:تراختور؛ امتزاج امر ورزشی و امر سیاسی
مواجهه دموکراتیک با مسئله است. وقتی از مواجهه دموکراتیک حرف میزنیم، منظورمان حاکمیت قانون و اصل برابری افراد است. تیراختور، نماینده آذربایجان است و بار سنگین هویت آذربایجانی را به دوش می کشد

. اصل زرین اخلاق می وید که آن چیز را که برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند و آن چیز را که برای خود نمی پسندی برای دیگران هم مپسند. این اصل راهنما، در واقع بهترین هادی در رفتارها و نوع نگاه به مسئله است. اگر نژادپرستی، قوم گرایی و دشنام دادن بد است، برای همه بد است. شعار نژادپرستانه مطلقا و از هیچ کس و از هیچ جایی نباید شنیده شود؛ نه از آزادی و نه از یادگار امام، نه از تماشاگر تیراختور و نه از تماشاگر پرسپولیس و یا استقلال. در عین حال باید، این نکته را در نظر داشت که سر دادن شعارهایی نظیر «تورک دیلینده مدرسه، اولمالیدیر هر کسه» و یا مطالبه ورود بانوان به استادیومها، شعار قوم گرایانه نیست. بلکه بالعکس، دقیقا منطبق بر همان اصل زرین اخلاقی پیش گفته است. زیرا، اگر به اعتبار یک تصمیم سیاسی که صد سال پیش گرفته شده، زبان رسمی مملکت فارسی است و مدارس تنها به این زبان در این دیار دایرند، دلیل برتری زبان فارسی و فروتری زبان و فرهنگ دیگر گروههای قومی و زبانی نیست. مسئولیت تورک بودن با مسئولیت فارس بودن، مسئولیت کرد بودن و مسئولیت عرب بودن برابر است و مسئولیت برابر لاجرم حقوق برابر می طلبد. این که گفته میشود نژاد و قومیت و مذهب مهم نیست، یک شعار لاکچری است. اگر مهم نیست پس چرا تدریس یک زبان متفاوت از زبان خود را بر نمی تابند؟

پس حساب شعارها و مطالبات مترقی که ریشه در حقوق برابر شهروندی دارند از شعارهای نفرت پراکن و دشنام های کوچه بازاری جداست. آن چیزی که مرز میان این دورا مشخص می کند، دموکراسی و مواجهه علمی با مسئله است.

بر همگان روشن است که اینک جوانان آذربایجانی و تماشاگر تیراختور، شوری را به فوتبال افزوده اند که مایه و ریشه آن ورزش و فوتبال نیست. مایه این شور ورزشی و پرسش سیاسی، اتفاقا، واقعیت ایران است. آنها مطالباتی دارند، در استادیومها مدام از حقوق