Skip to main content

سخنی با تبریزی ستاره دار

سخنی با تبریزی ستاره دار
Anonymous

سخنی با تبریزی ستاره دار
ایشان که به اصطلاح از مردم دردمند و گرسنه ابراز افاضات میفرماید، و درست پشت همین شعارها ماهیت اپورتونیستی خود را پنهان میکند. او که مخالف فریاد آزادیخواهی و استراداد حقوق ملی مدنی مردم آزربایجان است.
فریاد آزادیخواهی آنان را
... مطالب پانفارسیستی وی
در خوش رقصی و خوش خدمتی به پان ایرانیسم نوشته میشود. چیزیکه
جز ضربه زدن به جنبش مردم آزربایجان چیز دیگری را دنبال نمیکند.
کسی که ذره ای شمه سیاسی دارد، بخوبی میداند هرگاه از ماهیت گوبلزی سخنی به میان آید، چنین ماهیتی در وهله اول بیشتر زیبنده جناب تبریزی ستاره دار است تا کسان دیگر.
لازم بذکر است نوشته های

پان ایرانیستی وی که بنا بر اعترافات خودش در آغوش امپریالیسم غرب لم داده شعار دیکتاتوری استالینیستی را تبلیغ میکند،
... بیانگر آنست که بدون درس آموزی از سیر تکامل پدیده های تاریخی ـ اجتماعی، تکوین افکارش در قرن نوزده جا مانده و آبدد نشده است.
چنین فردی بی آنکه کوچکترین پیوندی عینی و عملی با مردم تیره بخت و ستم دیده ایران داشته باشد، نشسته آنور دنیا از دور لنگش کن نهیب میزند.
او که در نوشته های پانفارسی اش ظاهرا از شکنجه و کشتار زندانیان سیاسی در زندان های رژیم آخوندی، از تورم و گرانی سرزمین موسوم به ایران صحبت میکند، و یا به ظاهر از گارگر و برزگر دم میزند، اما در عمل
کارگر و برزگر آزربایجانی را
که تقریبا نیمی از جمعیت ایران را تشکیل میدهند وقتی خواستار حقوق انسانی خود میشوند، این آقا مثل رژیم پانفارس تهران به آنان انگ پانتورک زده شعور ضد خلقی خود را به اثبات میرساند.
تبریزی ستاره دار که ترک ستیزی را
با نفرت پراکنی های ناسیونالیسم فارس تبلیغ میکند، مثل مانقوردی که از هویت زبانی و اتنیکی "ترک بودن خود" شرمسار است
و گوئی از این شرمندگی بشدت رنج میبرد با کتمان هویت اتنیکی خود، به مسخره کردن زبان چهل میلیون مردم آزربایجان میپردازد، تا شاید قدری از التهابات جانکاه درون خود را فرو نشاند.
او جهت شیرینکاری برای پانفارسها
... با الفاطی مثل؛
زبان مادری، زبان عمه ای، زبان خاله ای ، زبان دایه ای...، بر روی مردم آزربایجان خیز بر دارد.
این عنصر پانفارس و تورک ستیز
...
همان تیم تراختورسازی که طرفدارانش در استادیوم "قورد دره سی" نماد مبارزه، خواهان حقوق تضییق شده ملی مدنی فرهنگی زبانی، خواهان حق تعیین سرنوشت، و استراد آزادیهای سیاسی اند.
اما این آقا با حقارت
به آنان انگ دشمنانه زده در مقابل خواست چهل میلیون مردم آزربایجان می ایستد.
تا برای نفرت پراکنی پانفارسیستی،و ریختن آب به آسیاب رژیم آخوندی تهران، ماهیت مانقورد خود را به نمایش گذارد.
با توجه به رفتارهای ضد تورک وی
خواننده از خود میپرسد، ایشان تا کی میخواهد مثل "مانقوردها" با تبلیغ و ترویج افکار تورک ستیزی و خوش خدمتی و خوش رقصی برای پانفارسها، در مقابل خواست ملت آزربایجان بایستاد؟
...