Skip to main content

یک سوأل از سازاخ ایشان و

یک سوأل از سازاخ ایشان و
جمال
عنوان مقاله:
نظر

یک سوأل از سازاخ ایشان و بیشتر تورکها یک داستان جعلی درست کردند بدین صورت
این طرز برخورد منو باد آن جریان تاریخی انداخت که کورش بعد از حمله به آزربایجان و بعد از کشتن پسر آناتومریس از ملکه آزربایجان در خواست ازدواج کرده بود، (( تکرار همان فرهنگ )) ولی آناتومریس سر بریده کورش را در طشت خونش فرو کرده و گفته بود ای خونخوار تا می توانی از خون خودت بخور تا سیر شوی>

سوأل از سازاخ این داستان را کی برایتان تعریف کردە ؟ من کورشی نیستم ولی انسان باید خیلی نیم متری باشد کە بە اینگونە داستانهای جعلی آنهم 2500 سال قبل اینگونە برایتان تعریف کنند میدانید این داستان شما دقیقأ مثل داستانهای آخوندهای شیعە میماند در تعریف علی و حسن و حسین ، یارو آخوند میگفت علی دندانهایش بقدری سفید بود خورشید بە امام علی گفت من طلوع نمیکنم دندانهای شما کافیست برای روشن کردن جهان مثل روز جدأ برایتان متأسف پان اتراک

بە چە چیزهائی متوسل میشوید