Skip to main content

دوست گرامی، کیانوش توکلی، این

دوست گرامی، کیانوش توکلی، این
تبریزی

دوست گرامی، کیانوش توکلی، این که کسانی پیدا شده و نام خودشان را چپ گذاشته و شعارهای بی ربطی می دهند که این شعارها هیچ پیوندی با هزاران تیره روزی مردم گرسنه و ستمدیده ایران ندارند بدبختانه درست است! و این که چپ گراهائی پیدا شده و شعارهائی با واژه های فرنگی و با پسوندهای ایسم، ایست، لوژی، کراسی و ..... سر می دهند بی آن که مردم از این فرنگی بازی ها سردربیاورند باز هم بدبختانه درست است! و چپ ها گذشته از آن که در ترازبندی های سیاسی ایران هم اکنون هیچ کاره هستند با این کارهای نسنجیده میان چپ ها و مردم جدائی به بار می آید!

دوست گرامی، کیانوش توکلی، از سوی دیگر شما می گوئید این نوشته مفید است اما من نفهمیدم کجای این نوشته مفید است؟ و این فایده برای چه کسی است؟ نویسنده این نوشتار پس از کوشش فراوان برای ماله کشی و ماست مالی کردن هزاران گندکاری سیستم سرمایه داری و بورژوازی .....

..... خواستار سیستمی بر پایه سرمایه داری افسار گسیخته در ایران آینده است! آیا این نوشته سودمند است؟ و اگر سودمند است این سود برای چه کسی است؟

زرسالاران و سرمایه داران هم پول های هنگفتی با ارقامی نجومی و باور نکردنی به جیب می زنند و هم درباره دزدی های بی حساب و کتابشان فلسفه بافی می کنند که نمونه هائی از آن فلسفه بافی ها را در این نوشته همگان می توانند ببینند!

نویسنده این نوشته که با آب و تاب درباره خصوصی سازی سخن می گوید روشن نمی کند درهم کوبیده شدن اقتصاد دزدسالار ایران را که در سایه برنامه ایران بر باد ده خصوصی سازی به بار آمد با کدام فلسفه بافی می توان ماله کشی و ماست مالی کرد؟

برای نمونه به خصوصی سازی بانک ها در رژیم دوزخی ولایت فقیه نگاه کنید، در رژیم گندیده و پوسیده ولایت فقیه چند زرسالار میلیاردر که میلیاردها پول دارند و روشن نیست این پول ها را از کجا دزدیده اند گرد هم می آیند و پول هایشان را روی هم می گذارند و یک بانک خصوصی درست می کنند، سپرده گذاران که بسیاری از آنها نیز مردم کوچه و خیابان هستند در این بانک حساب باز می کنند و دارائی این بانک چند برابر می شود!

سپس این بانک خصوصی به مردم وام می دهد و از آنها بهره می گیرد و دارائی این بانک خصوصی در سایه رباخواری باز هم چند برابر می شود! وام گیرندگان دو گروه هستند، یک گروه کارگران و رنجبران و دهقانان و مردم کم درآمد کوچه و خیابان هستند که باید از بام تا شام کار کنند تا هم وامی را که از آن بانک خصوصی گرفته اند و هم بهره آن وام را به آن بانک بدهند وگرنه زندانی خواهند شد! گروه دیگر کارخانه داران و سرمایه داران و زرسالاران دانه درشت هستند که از آن بانک خصوصی وام های کلان گرفته اند تا کارخانه ها و بنگاه های اقتصادیشان را بگردانند که در آن کارخانه ها و بنگاه های اقتصادی نیز باز باید کارگران و رنجبران از بام تا شام کار کنند تا وام و بهره آن وام به آن بانک خصوصی پرداخت شوند!

همچنان که دیده می شود بانک خصوصی ابزاری برای چند رباخوار مفت خور برای به دست آوردن پول هائی با ارقامی نجومی و باور نکردنی است که آن دارائی هنگفت و مفت و باد آورده نیز فراورده دسترنج کارگران و رنجبران و دهقانان است و این بانکداران بی آن که کار کنند و رنج ببرند مانند زالو خون مردم را می مکند و روز به روز فربه تر می شوند!

این زالوهای سرمایه دار و زرسالار پس از به دست آوردن کوهی از پول برای خر کردن مردم و خرسواری فلسفه بافی کرده و درباره خلاقیت، مدیریت، پشتکار، کوشندگی، ابداع، اختراع، نوآوری رقابت، رشد فکری، رشد اقتصادی، کار آفرینی، اشتغال، بهره وری، صادرات، واردات و ..... داد سخن می دهند! البته بانک خصوصی یک نمونه ساده است وگرنه نمونه ها فراوانند! کوتاه سخن آن که خصوصی سازی در رژیم دوزخی ولایت فقیه کاری کرده است که مردم دچار تورم تازنده و گرانی های جهشی شوند و کسانی نیز میلیاردها پول مفت و باد آورده به دست آورند!

دوست گرامی، کیانوش توکلی، این که نویسنده این نوشتار خواستار پا بر جا ماندن سیستم اقتصادی رژیم ولایت فقیه و رسیدن به سرمایه داری افسار گسیخته در ایران آینده است آیا برابر با مفید بودن این نوشته است؟