Skip to main content

جناب سازاخ، من قصد ورود به

جناب سازاخ، من قصد ورود به
آشچی
عنوان مقاله:
درخواست از آمریکابرای حملە نظامی و پرواز ممنوع بر فراز ایران

جناب سازاخ، من قصد ورود به بحث در این زمینه با شما را ندارم. چون اولا، خودم را در زمینه ایدوئولوژیها فاقد صلاحیت لازم می بینم، ثانیا شما را بیش از خودم فاقد صلاحیت می بینم. ولی کوتاه بگویم، بینش طبقاتی یعنی چه و چرا باید باعث تخلیه انسان از هویت ملی شود؟ یعنی اگر من بگویم که جامعه از طبقات متعدد تشکیل یافته و جناب آشچی متعلق به یک طبقه اجتماعیست ولی فلان میلیاردر آمریکایی متعلق به طبقه اجتماعی دیگریست و فلان کارتن خواب متعلق به یک طبقه اجتماعی دیگر، آن وقت به یک باره صاحب بینش طبقاتی ولی تهی از هویت ملی می شوم؟ اما اگر در بیایم که صرفا چون فلان حاجی بازاری مفسد و رباخوار و اختلاسگر ترک است، پس متحد من است و هزار شرف دارد به فلان زحمتکش شریف و فعال فرهنگی فارس و کرد و ارمنی، این موضع گیری آیا من را صاحب هویت ملی می کند؟

من اشخاص بسیاری را می شناسم از چپها و راستها (چه در ایران، چه خارح از ایران) که به هویت ملی خود علاقه مندند و برخی را هم می شناسم که از این هویت فراریند (و توی پارانتز بگویم که نسبت فراریها در بین راستگراها بسیار بیشتر است). اساسا این موضوع در کشورهایی مثل ایران یا ترکیه به چپ و راست بودن ربطی ندارد و بیشتر به شرایط فرهنگی، خانواده (تا چه اندازه پدر و مادر در معرض آسیمیلاسیون بوده، در کدام شهر ساکن است و ...) و درصدی هم به منفعت طلبی انسانها مربوط است. یعنی بسیاری صرفا به سبب اینکه منافع شخصیشان در گروی انکار هویتشان است به این کار دست می زنند. و البته چون در کشورهایی مثل ایران و ترکیه همواره راستگرایان دست بالا را دارند، تعداد راستگراهایی که هویتشان را انکار می کنند همواره بیش از چپ گرایانیست که به هر حال در راهی وارد مبارزه شده اند و از راحت طلبی و همرنگ جماعت بودن فاصله دارند. ولی خوب، این هم یک قانون نیست و چه بسا به سبب تسلط فرهنگی یک ملیت در تمام ارکان این جوامع، حتی احزاب چپ هم از شوونیسم نصیبشان را برده باشند و در صدی از فشار در جهت انکار هویت در این احزاب و گروهها وجود داشته باشد (که وجود دارد و بعضا مؤثر است).
اما در مورد نوشته های آقای تبریزی، من از آن جا که از روز اول گفته ام، باز هم اینجا تکرار می کنم که ایشان را فردی فاقد صداقت می دانم و اعتقاد دارم ایشان با انگیزه بدنام کردن چپ و ارائه تصویری خشک، دگم، ضد حقوق ملی و دور از جامعه در این جا به صورت هدفمند مشغول فعالیت تخریبی با زبانی من در آوردی و عقایدی بی ارتباط با چپ است. اما، نوشته ها و حتی متلکهای رنجش آور ایشان (مثل زبان خاله ای و عمه ای و ...) از نظر من نقض آزادی بیان نیست و اعتراضی به درج نوشته های ایشان ندارم.