Skip to main content

چه میخواهد پانفارس عشیره پرست

چه میخواهد پانفارس عشیره پرست
Anonymous
عنوان مقاله:
مقاله

چه میخواهد پانفارس عشیره پرست از جان این مردم؟
قوم مهاجر و دوره گردی که به یاری سلاطین تورک در مناطق کویری ایران جای داده شده است چرا اکنون به جای سپاسگزاری و تشکر از مردم تورک، بر عکس با احساس تنفر شدید و نفرت قومی تا مغز استخوانش ضد تورک، ضد عرب، ضد لر، ضد ترکمن، ضد بلوچ.. و امثالهم است؟
آیا این قوم عشیره پرست همه چیز را از زوایه ی برتری نژادی پانفارسیستی میبیند؟
شاید منطق ارتجاعی و انحصار طلبی این قوم حاشیه نشین، در حقیقت تفکر درست را از آنان ربوده به جای خرد ورزی و روشنگری، به گنده گوئی های اسطوره پرستی پناه میبرد، که گویا در دوران عهد کوزه گری، چنین و چنان بودند،
و چون این قوم از نظر علمی صنعتی و تکنولژی مدرن، چیزی در چنته ندارد، تا با ملل پیشترفته دنیا برابری نماید، از این رو تلاش دارد با توسل به داستان پردازیهای دروغین فردوسی، و افتخار به قبرستانهای عصر بوق خود را تسلی

دهد. فکر میکند گویا اگر با فرار از مسائل روزمره، با توجیه مشلات مملکت که در مقابل حل آن عاجز مانده است، با دروغ و نیرنگ، علت عقب ماندگی را بگردن عوامل طبیعی، حوادث تاریخی و یا بگردن عوامل خارجی بیندازد، مشکلش حل میشود.
غافل از اینکه با چنین نگرش ارتجاعی، مملکت را روز به روز، به قهقرا فرو میرود.
حال با توجه به این امر باید گفت روندی که ایده ئولژی پانفارسیسم آنرا به بهانه های مختلف در جامعه امروز پیش میبرد، در واقع جز نابودی مملکت و ضربه ای مهلک به جنبش دمکراتیک ملل غیر فارس ایران، که منجر به از هم پاشیدن شدن جغرافیای موسوم به ایران خواهد بود، نتیجه ای به بار نخواهد آورد.
تفکر بیمار و راسیستی پانفارسیسم، که با هژمونی عشیره ای، ایران را به روز فلاکت و سیه روزی انداخته است، گمان میکند؛
هرگاه آزادی و دمکراسی در جغرافیای موسوم به ایران نمود پیدا کند، هژمونی تحمیلی جامعه فارس بر ملل غیر فارس بپایان خواهید رسید، دیگر قادر نخواهند بود به بهانه ایران و ایرانشهری و ایرانیت، ملل غیر فارس را به گاری ببندند،
ثروتهای سرزمینشان را چپاول کنند، حقوق سیاسی فرهنگی، آزادیهای دمکراتیک شان را به بهانه شعار"تمامیت ارضی" لگد مال کرده از آنان سلب کنند.
در اینجا لازم است به این نکته نیزاشاره کرد، که تفکرات پانفارس راسیست با نمود عشیره ای، یک نگرش از بالا به پائین، با حس قدرت برتری طلبی، و آقا بالاسری، نسبت به ملل دیگر، چنان بار آمده است
که اگر کسی اسهال بگیرد، فریادشان بلند میشود که گویا اسهال فرد مریض طوطئه علیه "تمامیت ارضی" و یا علیه بر چیدن"هژمونی پانفارسیسم" است.
بر مصداق همین امر، برای نمونه مردم آزربایجان اگر علیه خشک شدن "دریاچه اورمو" به رژیم پانفارس تهران اعتراض میکند، رژیم پانفارس به جای شنیدن اعتراض مردم، و تلاش برای ترمیم آب و جلو گیری از خشک شدن دریاچه، که زندگی و زیست محیط چهاده میلیون آزربایجانی را به نوعی تهدید میکند،
چنانکه افزایش نمک زمینهای اطراف دریاچه بحدی رسیده که باغهای میوه و کشتزارهای اطراف آن در معرض نابودی قرار دارند،
که این تخریب زیست محیطی به شهرهای بزرگ نیز سرایت خواهد کرد.
اما رژیم پانفارس تهران، اعتراضات مردم آزربایجان را امنییتی کرده، زندگی را بر مردم جهنم میکند.
و حتا اگر ملل غیر فارس برای احیای زبان و فرهنگ و استرداد حقوق ضایع شده اقتصادی ـ اجتماعی فرهنگی زبانی، و یا در جهت کسب حقوق دمکراتیک خود تلاش میورزند، پانفارسیسم تمامیتخواه و و رژیم راسیست تهران، آن را طوطئه به حساب می آورد.
اما فاجعه بار اینست که این سیاست راسیستی، چپاول ثروت مملکت و سرکوب مردم جغرافیای موسوم به ایران، نه از دیروز بلکه بیش از صد سال است که ادامه دارد.
رژیم پانفارس تهران به بهانه اسلام شیعه شعوبی و ایرانیت، با تحمیل زبان عقیم فارسی بر اکثریت جامعه، با اشاعه جهل و خرافات مذهبی، با زور و قلدری، و بربریت تمام، هر گونه اعتراضات را سرکوب میکند، تا زندگی مردم را به جهنم تبدیل کند.
در واقع ایده ئولوژی عشیره ای و ارتجاعی پانفارسیسم در نوع خود، به جنایت علیه بشریت در ایران دست یازیده،
یک قرن تمام است هشتاد میلیون انسان را در جهنم ایران به گروگان گرفته، با سرکوب حقوق ملی مدنی، آزادیهای سیاسی اجتماعی فرهنگی، مخصوصا با چپاول ثروت و منابع اقتصادی مملکت، مردم را به فقر و فلاکت و بدبختی نشانده است.