Skip to main content

این مقاله با نگاهی نو به

این مقاله با نگاهی نو به
کیانوش توکلی

این مقاله با نگاهی نو به مسایل ایران و اینده آن می نگرد که در ان دو نکته جالب توجه و جدید وجود دارد:

این مقاله با نگاهی نو به مسایل ایران و اینده آن می نگرد که در ان دو نکته جالب توجه و جدید وجود دارد:
1- گروه اضداد است : مسئولین اصلی وضع موجود کشور را "امپریالیسم و استکبار و سلطه جویی آمریکا"، و متحدان غربی و منطقه ای آن میدانند. برخی از مدعیان جمهوریخواهی، برخی از لنینیستها واستالینیستها، محفلی از اسلامیستهای ایرانی مقیم آمریکا و کاندا و اروپا، و کسانی ازسلطنت طلبان افراطی ضد آمریکایی و ضد انگلیسی، پان ایرانیستها و...در این گروه جای میگیرند. مرز تقسم بندی فوق سیال است
2- در چندین دهه اخیر، به دلایلی چون انقلاب تکنولوژی اطلاعاتی، گلوبالاسیون و تغییر وزن و ترکیب اقشار و طبقات اجتماعی، هم در جوامع توسعه یافته و هم رو به توسعه، نوعی جدیدی از جنبشهای اجتماعی و مکانیسم رهبری آنها به منصه ظهور رسید است. این جنبش ها به ندرت از یک مرکز واحد و وتوسط یک رهبر فرهمند هدایت شده اند.

این جنبشها که برخی از آنها به انقلابات سیاسی هم منجر شده اند، اغلب دارای رهبری چند وجهی ولی همسو و همآهنگ با یکدیگر، که احزاب سنتی نفوذ ناچیزی در آنها داشته اند بوده است. با در نظر داشت این تجربه، و موقعیت اپوزیسیون در مرحله فعلی، تلاش برای تجمع همه نیروها در پشت سر یک رهبر واحد، مانعی جدی در شکل یابی اتحادهاست، شاید آقای رضا ّپهلوی، بر عکس کسانی که میگویند، وی میخواهد با مانورهای تبلیغاتی توخالی مثل "پیام نوین"، رهبری قطره چکانی خود را بر اپوزیسیون تحمیل کند، بهتر از بخشهای دیگر اپوزیسون این واقعیت را درک کرده باشد، آخرین پیام و نیز آخرین مصاحبه وی، میتواند گواهی بر این ادعا باشد.

-کاهش نقش احزاب سنتی در جنبشهای اجتماعی نوین و افزایش نقش شخصیتهای منفرد،

اغلب جنبشهای چند دهه اخیر، کاهش نقش احزاب سنتی در برانگیختن وهدایت انها را نشان میدهد. اصولا، ساختار سازمانی این احزاب، کمترین تناسب را با امر بسیج ورهبری روزمره و سرعت شگرف توسعه این جنبشها دارا هستند. فضا و امکانات

دنیای مجازی برای پاسخ به ضرورتهای رهبری از جمله پدیدار شدن رهبراین غیر وابسته به هیچ تشکیلات سنتی، بسیج نیرو وهدایت این جنبشها، جای ساخنارهای ستنتی را گرفته است.

کسانیکه فکر میکنند ، جنبشهایی که از بالای سر احزاب و محافل آدرس دار موجود برانگیخته شده و رهبری میشوند، فاقد اصالت و بی آینده اند، در دنیای کهنه دیروز خود زندانی شده اند.