در پاسخ به مورد دوم حکومتهای

طبقاتی و سیاسی و جغرافیایی به مفهوم تقسیم بندی کشوری نیز پایان خواهد داد.یعنی در مفهوم سرزمین فعلی ایران حکومتهای شورایی و خودگردان در چارچوب اتحاد داوطلبانه خود با سایر شوراها در ان سرزمین نام ان سرزمین راکه الان ایران نامیده میشود نیز تعیین خواهند کرد .دوستان و رفقا حکومتهای شورایی بالاترین و عملی ترین و راحت ترین شکل مدل استقلال کامل همه ملتهای تحت ستم در ایران است.حکومتهای شورایی مد نظر من حتی مدل استقلال ارزویی طبقات تحت ستم، زنان تحت ستم و باورمندیها و ادیان و مذاهب تحت ستم و بیخدایان و همه شهروندان ان جامعه را تضمین خواهد کرد. برای نمونه یک مثال عینی بزنم. با پایان دادن به نرسالاری به برابری هویت تحت ستم زن دست یافته و انان به استقلال هویت انسانی خود میرسند.با لغو ستم طبقاطی و از بین بردن شکافهای طبقاطی ،رفاه و عدالت را تامین خواهد کرد و در مورد هر هویت تحت ستم چنین عملکردی خواهد داشت.این جمله از من است که * ستم هویت ساز است.با پایان دهی به ستم بر روی همه هویتهای زیر مجموعه انسانی هویتها نیز کمرنگ و سپس نابود میگردد.یعنی در نتیجه ستم جنسی است که زن تحت ستم در مبارزه برای احقاق هویت انسانی و برابر حقوقی خود فریاد میزند که من زن هستم و خواهان برابری هستم.زمانی که برابری ان تامین و تضمین گشت این هویت فقط در نوع تشخیص جنسیت وی کاربد خواهد داشت.